باز هم قصه ی من قصه ی کم حوصله هاست

باز هم قصه ی، من قصه ی کم حوصله هاست
دردل می کنم این بار که وقت گله هاست

جاده ها نیز مرا از نفس انداخته اند
پای من خسته ی پیمودن این فاصله هاست

این طرف تاول پاهای زمین گیر من است
آن طرف خط غبار گذر قافله هاست

خنده ی تلخ من از گریه غم انگیز تر است
گریه هم پاسخ تلخی به همین مسئله هاست

تا فراموش شدن مانده ام و می مانم
مرگ پایان من و قصه کم حوصله هاست

#سهراب_سپهری
دیدگاه ها (۲)

..به کوچه آمده بودم کمی هوا بخورم.که چشم مست تو را دیدم و زم...

بس که سنگین است بار گریه‌ ها بر دوش چشمجان فریادی ندارد مردم...

ﺟﺒﺮﯾﯿﻠﻢ ﭘﺮ ﺯﺩ ﺍﺯ ﺑﺎﻣﻢ ﺑﻪ ﺑﺎﻡ ﺩﯾﮕﺮﯼﯾﺎﺭ ﻏﺎﺭﻡ ﺭﻓﺘﻪ ﺩﺭ ﺑﯿﺖ ﺍﻟﺤﺮﺍ...

دل به قربانی شدن با رفتنش محکوم بودآخرش رفت و همین از اوّلش ...

yek tarafe part : 10

«معشوق سابق» پارت شصت و سه

𝑭𝒓𝒐𝒎 𝒎𝒚 𝒉𝒆𝒂𝒓𝒕 ::part¹⁵"روی تخت دراز کشیدو به سقف خیره شد..خو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط