مادرم می گفت

مادرم می گفت
سرت به کار خودت باشد
و من سرم به کارم بود
سرم به کار خودم بود
که نفهمیدم تو عاشقم هستی
سرم به کارم بود
که نفهمیدم مادر بیمار است
پدر پیر شده
و درخت گوشه ی حیاط میوه نمی دهد!
حالا زنی کاملم
از بیست سالگی برگشته ام
که جواب سلامت را بدهم
ولی...
تو رفته ای
مادر مرده
و جهان از کنارم گذشته است!

#فریال_معین
دیدگاه ها (۱)

‌یک خاطره داریم ویک خروار شب؛ که هی تکرار می شود؛ و حافظه ای...

کاش هیچ گذشته ای با هم نداشتیمآنوقت من می توانستمبه تو زنگ ب...

دنیاجای خوبیبرای شاعر شدن نیستاین بار که برگردمدرخت می شوم.....

همہ در امنیتِ شهر ، ببین خوابیدند!تو چرا در دلِ من عاملِ آشو...

سناریو :: مثلث عشقی

هیچ وقت عاشق نشو وابسته نشو دل نبند چرا؟چون مثل من میشی حالا...

پارت ۷۸

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط