«عشق دونفره»PART 9
{روز عروسی و عقد}
من چیزی نمی دونم از عقد و اینا
6 ماه بعد
{موقع خواب}
ارسلان دوست دارم همیون که گفتم
پرتم کرد رو تخت و لختم کرد منم گفتم :ارسلان باز شروع کردی
-آرهههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههه
#ارسلان
بغلش کردم حالا موقش بود و با یه حرکت واردش کردم
#دیانا
بایه حرکت واردش کرد خواستم جیغ بزنم که لبم رو گذاشتم رو لب ارسلان تا دردم کمتر بشه
{فردا}
لباسام رو پوشیدم و دلم درد می کرد و رفتم دارو خونه یه بیبی چک گرفتم مثبت بود
رفتم کافه رزرو کرمو یه بادکنک تعیی جنسیت گرفتم و همه رو دعوت کردم ارسلان هنوز خواب بود ساعت 4 ظهر بود منمن یه نخ به دستش وصل کردمو بعد وصلش کرم به ماشینو آدرس کافه رو گذاشتم .
#ارسلان
از خواب پاشدم و یه نخ به دستم بسته بود می دونستم کار دیاناستلباسامو پوشیدمو نخو دنبال کردم به ماشین رسیدم و بعد رفتم
به کافه کیک تعیین ج نسیت و اینا فهمیدم دیام بارداره بغلش کردم
#دیانا
وقتی از آزمایشگاه رفتم و فهمیدم بچم جنسیتش چیه
و ارسلان داشت باد کنک رو میترکوند که............
من چیزی نمی دونم از عقد و اینا
6 ماه بعد
{موقع خواب}
ارسلان دوست دارم همیون که گفتم
پرتم کرد رو تخت و لختم کرد منم گفتم :ارسلان باز شروع کردی
-آرهههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههه
#ارسلان
بغلش کردم حالا موقش بود و با یه حرکت واردش کردم
#دیانا
بایه حرکت واردش کرد خواستم جیغ بزنم که لبم رو گذاشتم رو لب ارسلان تا دردم کمتر بشه
{فردا}
لباسام رو پوشیدم و دلم درد می کرد و رفتم دارو خونه یه بیبی چک گرفتم مثبت بود
رفتم کافه رزرو کرمو یه بادکنک تعیی جنسیت گرفتم و همه رو دعوت کردم ارسلان هنوز خواب بود ساعت 4 ظهر بود منمن یه نخ به دستش وصل کردمو بعد وصلش کرم به ماشینو آدرس کافه رو گذاشتم .
#ارسلان
از خواب پاشدم و یه نخ به دستم بسته بود می دونستم کار دیاناستلباسامو پوشیدمو نخو دنبال کردم به ماشین رسیدم و بعد رفتم
به کافه کیک تعیین ج نسیت و اینا فهمیدم دیام بارداره بغلش کردم
#دیانا
وقتی از آزمایشگاه رفتم و فهمیدم بچم جنسیتش چیه
و ارسلان داشت باد کنک رو میترکوند که............
۵.۰k
۰۱ تیر ۱۴۰۲