Part 38
Part 38
deep wound = زخم عمیق
همینطور که بغل جونگکوک بودی رو تخت دراز کشیدید و پتو رو کشیدید رو خودتون
_فردا شب قراره بریم به یه مهمونی چند تا لباس هم خانم لی برات آماده کرده هرکدوم دوست داشتی بپوش گذاشتم تو کمد
+باشه عزیزم
_شبت بخیر
+ شب توهم بخیر
_______________________________________
فلش بک به فردا شب :
یه ست قرمز خیلی جذاب پوشیدی با آرایش هات و جذاب بدلیجات هارو هم پوشیدی (اسلاید بعد گذشتم) و به سمت اتاق جونگکوک رفتی
در زدی و وارد شدی
+خوب شدم؟
جونگکوک سرشو آورد بالا و از پایین تا بالا بدنتو برانداز کرد
_اصلااااا برو عوضشون کن
+یااا چرااا
_لباست خیلی کوتاه و بازه
+جونگکوکا سخت نگیر دیگه من کُلِشو پیش توم
_از پیش من جم نمیخوری ها
+باشه
جونگکوک اومد سمتت و دستتو گرفت و از عمارت خارج شدید و سوار ماشین شدید
+پسرا هم میان؟
_آره
+اخجوووون دلم براشون تنگ شده بود
جونگکوک با لبخند سَری به نشانه ی تأسف تکون داد و به بیرون خیره شد
۱۰ دقیقه بعد :
رسیدید و از ماشین پیاده شدید و به سمت ورودی مهمونی حرکت کردید
بعد از سلام کردن با بقیه مهمون ها یه میز ۸ نفره انتخاب کردید و تو و جونگکوک نشستید و منتظر شدید تا پسرا هم بیان
کم کم حوصلتون داشت سر میرفت که با صدای آهنگی که پخش شد هردو به سمت صحنه برگشتید
توجهی نکردی و باز سرتو پایین انداختی که با جونگکوکی مواجه شدی که بلند شده و دستشو جلوت دراز کرده
_افتخار میدید لیدی؟
+با کمال میل موسیو جئون
بلند شدی و همراه با جونگکوک رو صحنه رفتید و مشغول رقصیدن شدید تا اینکه آهنگ تموم شد و بعد از اینکه همه تشویقتون کردن دوباره رفتید و سر میزاتون نشستید
_اوف ا/ت من گرمم شد میرم بیرون از عمارت هوا بخورم ، از جات جم نخوری ها
+باشه مراقب خودت باش
چند دقیقه ای گذشت ولی جونگکوک نیمد
میخواستی بری دنبالش که دستی رو روی پاهات احساس کردی
#به به لیتل سکسی ما اینجاست؟
+سانگ وو؟
#تعجب کردی؟(با پوزخند)
+از من فاصله بگیر
#اووو چه بداخلاق نمیخوای یکم با این معشوقه ی نگرانت وقت بگذرونی؟
+بهتره همین الان از جلو چشمام گم شی وگرنه بد میبینی
سانگ وو دستتو محکم گرفت و به سمت خودش کشوند که باعث شد از روی صندلی بلند شی و تو بغلش بیافتی.....
deep wound = زخم عمیق
همینطور که بغل جونگکوک بودی رو تخت دراز کشیدید و پتو رو کشیدید رو خودتون
_فردا شب قراره بریم به یه مهمونی چند تا لباس هم خانم لی برات آماده کرده هرکدوم دوست داشتی بپوش گذاشتم تو کمد
+باشه عزیزم
_شبت بخیر
+ شب توهم بخیر
_______________________________________
فلش بک به فردا شب :
یه ست قرمز خیلی جذاب پوشیدی با آرایش هات و جذاب بدلیجات هارو هم پوشیدی (اسلاید بعد گذشتم) و به سمت اتاق جونگکوک رفتی
در زدی و وارد شدی
+خوب شدم؟
جونگکوک سرشو آورد بالا و از پایین تا بالا بدنتو برانداز کرد
_اصلااااا برو عوضشون کن
+یااا چرااا
_لباست خیلی کوتاه و بازه
+جونگکوکا سخت نگیر دیگه من کُلِشو پیش توم
_از پیش من جم نمیخوری ها
+باشه
جونگکوک اومد سمتت و دستتو گرفت و از عمارت خارج شدید و سوار ماشین شدید
+پسرا هم میان؟
_آره
+اخجوووون دلم براشون تنگ شده بود
جونگکوک با لبخند سَری به نشانه ی تأسف تکون داد و به بیرون خیره شد
۱۰ دقیقه بعد :
رسیدید و از ماشین پیاده شدید و به سمت ورودی مهمونی حرکت کردید
بعد از سلام کردن با بقیه مهمون ها یه میز ۸ نفره انتخاب کردید و تو و جونگکوک نشستید و منتظر شدید تا پسرا هم بیان
کم کم حوصلتون داشت سر میرفت که با صدای آهنگی که پخش شد هردو به سمت صحنه برگشتید
توجهی نکردی و باز سرتو پایین انداختی که با جونگکوکی مواجه شدی که بلند شده و دستشو جلوت دراز کرده
_افتخار میدید لیدی؟
+با کمال میل موسیو جئون
بلند شدی و همراه با جونگکوک رو صحنه رفتید و مشغول رقصیدن شدید تا اینکه آهنگ تموم شد و بعد از اینکه همه تشویقتون کردن دوباره رفتید و سر میزاتون نشستید
_اوف ا/ت من گرمم شد میرم بیرون از عمارت هوا بخورم ، از جات جم نخوری ها
+باشه مراقب خودت باش
چند دقیقه ای گذشت ولی جونگکوک نیمد
میخواستی بری دنبالش که دستی رو روی پاهات احساس کردی
#به به لیتل سکسی ما اینجاست؟
+سانگ وو؟
#تعجب کردی؟(با پوزخند)
+از من فاصله بگیر
#اووو چه بداخلاق نمیخوای یکم با این معشوقه ی نگرانت وقت بگذرونی؟
+بهتره همین الان از جلو چشمام گم شی وگرنه بد میبینی
سانگ وو دستتو محکم گرفت و به سمت خودش کشوند که باعث شد از روی صندلی بلند شی و تو بغلش بیافتی.....
۶۴.۱k
۰۸ مرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۹۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.