رمان بازیگران زندگی

رمان بازیگران زندگی

part⁹⁸

(ا.ت)
زمانی که به بیمارستان رسیدیم دکترها گفتند که جیو بهوش آمده و میتوانیم آن را ببینیم
وقتی که هممان به اتاق رفتیم حالم خیلی بد شد ، دختری به این نازی چه بلایی سرش آمده ، دقیقا بالای سینه اش یک گلوله ی زده شده که زخمش خیلی عمیق است و از زیر لباسش میتوانم بر آمدگی روی سینه اش را ببینم
با به یاد اوردن لحظه ای که گلوله خورد نفس کشیدن برایم سخت شد ، همان لحظه ای که بدن بیجان و خونی اش در بغلم افتاده بود ،
این افکار را پس زدم و سعی کردم بخاطر ناراحت نشدن جیو یک ماسک خوشحالی بر صورت بزنم
چند قدم جلو رفتم که به تخت جیو رسیدم ، روی صندلی کنارش نشستم و دستش را گرفتم

جیو : متاسفم

ا.ت : چرا متاسفی؟من باید متاسف باشم بخاطر من به این حال و روز افتادی...

جیو : نه متاسفم چون به بهترین روز زندگیت گند زدم

ا.ت : ششش...تو که نمیخواستی گلوله بخوری و به عروسیم گند بزنی ، برای عروسی خیلی وقت هست ولی اول تو باید خوب بشی

...
ادامه دارد🦋🕸
دیدگاه ها (۱۳)

رمان بازیگران زندگیpart⁹⁸(ا.ت)از روی صندلی بلند شدم و به بیر...

رمان بازیگران زندگیpart⁹⁹(نویسنده)~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~بع...

رمان بازیگران زندگیpart⁹⁷(ویو جونگکوک)از عمارت اومدیم بیرون ...

رمان بازیگران زندگیpart⁹⁶(ویو ا.ت)رفتم نزدیک جونگکوک و سر او...

love Between the Tides²⁹م: تو خونه ی ما براش نامه نوشته بودی...

love Between the Tides³⁶یک ساعت قبلتهیونگتهیونگ: نمیای بیرون...

WISH MEET YOUPART 15ویو ا/ت. بعد از اینکه ون مرد نجاتم داد س...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط