منطقه ممنوعه عشق
#منطقه_ممنوعه_عشق
پارت:92
تو راه همش سعی داشت یچی بگه ولی دهنش بسته بود
رسیدیم خونه خانوادگیمون از ماشین پیاده شدم و رفتم سمت اون در ماشینو باز کردم
جونگکوک:دهنتو باز میکنم ولی اگه داد و بیداد کنی زبونتو میبرم!
سری تکون داد چسبو اروم کشیدم.
دستو پاشو باز کردم که یهو با پا زد تو دستگاه ادم سازیم و من پخش زمین شدم
جونگکوک:خدا لعنتت....اوف...عایییی
ات:منو میدزدی که چی؟که ینی ای ام بتمن؟بیا برو تو کوچه مردک
فشار بدی روم بود دستمو مشت کردم و رو دهنم فشردم و دم باز دم میکردم
ات:اوخیی اوف شدی؟اشکال نداره بزرگ بشی یادت میره
بزور بلند شدم دستشو محکم گرفتم و در ماشین رو بستم
ات:دستمو ول کن
داد زدم
جونگکوک:خفه شو!به اندازه کافی هیچی نگفتم روت باز شده کاری نکن روی سگمو نشونت بدم.
با این حرفم پقی زد زیر خنده
پوکر نگاش میکردم که لپمو گرفتو کشید
ات:اخییی هاپو هم میشی خوجگله؟
دیگه داشت عصابمو خط خطی میکرد
ولی حرفی نزدم لبخند زورکی زدم و گفتم
جونگکوک:من براتو سگ که هیچ خر هم میشم عشقم!
با این حرفم چند لحضه تو شوک نگام میکرد بعد یهو گفت
ات:عهههه پس اگه خر منی پشت کن بپرم رو کولت
جونگکوک:این دیگه زیاده رویه
چشاشو کیوت کرد و لب زد
ات:باشه نخاستیم!
انقد بامزه بود که دلم نیومد ردش کنم
بهش پشت کردم که پرید رو کولم
پاهاشو دور کـ...ـمـ...ـرم حلقه کرد و داد زد
ات:بدو بریمممم که تو خونه دارم برات
تا خونه بردمش ماشالله یه پا مرد بود این که از دور ریزه میزش ولی الان انگار بلوط گذاشت پشتم
به خونه رسیدیم پریدزمین که افتادم زمین
ات:خب بگو ببینم فازت چیه که منو اوردی هااا؟
جونگکوک:اخخخ کمرم
ات:حضرت عباس زده به کمرت دزد بدبخت
چشم غره ای بهش رفتم و گفتم
جونگکوک:مثلا زنمی!یکم ماساژ بده به کمرم
ات:مرده شور تو و کمرتو ببرن با اون قیافت همینجا بتمرگ من میرم خونه خودم
داشت میرفت که لب زدم
جونگکوک:چرا همش بد برخوردی باهام؟ چرا همیشه حرفایی بهم میزنی که قلبمو خورد و خمیر میکنه؟میدونی حرفات چقد زنندس؟درسته یه مردم ولی منم دل دارم منم احساسات دارم!
ات:تموم شد؟
جونگکوک:اره
ات:خیلی تاثیر گذار بود
جونگکوک:تاثیرش ۹ ماه دیگه معلوم میشه
اولش واکنشی نشون نداد ولی یهو منظورمو فهمیدو سمتم یورش اورد
ات:چی گفتییییی؟یبار دیگه بنال ببینمممممممم کشمت جونگکوک خودم رو تخته سنگ میشورمت عوضیییی
از کـ...ـمـ...ـرش گرفتم و به خودم چسبوندمش
جونگکوک:ینی میخای بمیرم؟
ات:نـ..نه من من منظورم چیز بود ینی تیکه کلوم بـ...بود
جاهامون رو عوض کردم و گفتم
جونگکوک:میدونی حرفای دیروزت رو دروغ میبینم هنوزم عاشقمی!
ات:اخه قیافه داری مگه تو؟
لـ.ب.ام به گوشش چسبوندم و لب زدم
جونگکوک:هرچی که دارم جذبت کرده
بعد یه خاستم ب.ب.وس.مش که....
پارت:92
تو راه همش سعی داشت یچی بگه ولی دهنش بسته بود
رسیدیم خونه خانوادگیمون از ماشین پیاده شدم و رفتم سمت اون در ماشینو باز کردم
جونگکوک:دهنتو باز میکنم ولی اگه داد و بیداد کنی زبونتو میبرم!
سری تکون داد چسبو اروم کشیدم.
دستو پاشو باز کردم که یهو با پا زد تو دستگاه ادم سازیم و من پخش زمین شدم
جونگکوک:خدا لعنتت....اوف...عایییی
ات:منو میدزدی که چی؟که ینی ای ام بتمن؟بیا برو تو کوچه مردک
فشار بدی روم بود دستمو مشت کردم و رو دهنم فشردم و دم باز دم میکردم
ات:اوخیی اوف شدی؟اشکال نداره بزرگ بشی یادت میره
بزور بلند شدم دستشو محکم گرفتم و در ماشین رو بستم
ات:دستمو ول کن
داد زدم
جونگکوک:خفه شو!به اندازه کافی هیچی نگفتم روت باز شده کاری نکن روی سگمو نشونت بدم.
با این حرفم پقی زد زیر خنده
پوکر نگاش میکردم که لپمو گرفتو کشید
ات:اخییی هاپو هم میشی خوجگله؟
دیگه داشت عصابمو خط خطی میکرد
ولی حرفی نزدم لبخند زورکی زدم و گفتم
جونگکوک:من براتو سگ که هیچ خر هم میشم عشقم!
با این حرفم چند لحضه تو شوک نگام میکرد بعد یهو گفت
ات:عهههه پس اگه خر منی پشت کن بپرم رو کولت
جونگکوک:این دیگه زیاده رویه
چشاشو کیوت کرد و لب زد
ات:باشه نخاستیم!
انقد بامزه بود که دلم نیومد ردش کنم
بهش پشت کردم که پرید رو کولم
پاهاشو دور کـ...ـمـ...ـرم حلقه کرد و داد زد
ات:بدو بریمممم که تو خونه دارم برات
تا خونه بردمش ماشالله یه پا مرد بود این که از دور ریزه میزش ولی الان انگار بلوط گذاشت پشتم
به خونه رسیدیم پریدزمین که افتادم زمین
ات:خب بگو ببینم فازت چیه که منو اوردی هااا؟
جونگکوک:اخخخ کمرم
ات:حضرت عباس زده به کمرت دزد بدبخت
چشم غره ای بهش رفتم و گفتم
جونگکوک:مثلا زنمی!یکم ماساژ بده به کمرم
ات:مرده شور تو و کمرتو ببرن با اون قیافت همینجا بتمرگ من میرم خونه خودم
داشت میرفت که لب زدم
جونگکوک:چرا همش بد برخوردی باهام؟ چرا همیشه حرفایی بهم میزنی که قلبمو خورد و خمیر میکنه؟میدونی حرفات چقد زنندس؟درسته یه مردم ولی منم دل دارم منم احساسات دارم!
ات:تموم شد؟
جونگکوک:اره
ات:خیلی تاثیر گذار بود
جونگکوک:تاثیرش ۹ ماه دیگه معلوم میشه
اولش واکنشی نشون نداد ولی یهو منظورمو فهمیدو سمتم یورش اورد
ات:چی گفتییییی؟یبار دیگه بنال ببینمممممممم کشمت جونگکوک خودم رو تخته سنگ میشورمت عوضیییی
از کـ...ـمـ...ـرش گرفتم و به خودم چسبوندمش
جونگکوک:ینی میخای بمیرم؟
ات:نـ..نه من من منظورم چیز بود ینی تیکه کلوم بـ...بود
جاهامون رو عوض کردم و گفتم
جونگکوک:میدونی حرفای دیروزت رو دروغ میبینم هنوزم عاشقمی!
ات:اخه قیافه داری مگه تو؟
لـ.ب.ام به گوشش چسبوندم و لب زدم
جونگکوک:هرچی که دارم جذبت کرده
بعد یه خاستم ب.ب.وس.مش که....
۱۱.۶k
۰۳ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.