Part6فیک کوک

#پارت۶
ویو کوک:
(از خونه اش بیرون اومدم و سوار تاکسی شدم و رسیدم دم در عمارتم)
_ارباب جوان حالتون خوبه؟؟؟(این یارو تو خونش کار میکنه )
کوک:مگه باید چیزیم شده باشه؟؟
_نه، آخه افراد سوهو گفتن تیر خوردید و معلوم نیست کجا افتادید؟!
کوک:فعلا که سالمم
_اوففف خیالم راحت شد
کوک:اون سوهوی لعنتیییی باید حسابشو برسم تا کارشو برملا نکنم آروم نمیشم😡😡(با عصبانیت شدید)
_نه الان نباید برید همین چند روز دلمون هزار راه رفته نباید به خودتون آسیب بزنید
جونگ کوک:حق با توئه.نباید عصبانی بشم به موقع به خدمت اون آشغال میرسم
_کار درست همینه
_حالا موفق شدید یه مدرک ازش بدست بیارید؟؟؟
جونگ کوک:یه مدرک کامل به موقعش تحویل پلیس میدمش و انتقام مادرمو ازش میگیرم.باید به خاطر کاری که کرده تاوان پس بده.
(اینو گفت و رفت تو اتاقش تا استراحت کنه)
ویو کلی:همینطوری که داشت استراحت میکرد یه لحظه ا.ت اومد تو فکرش اینکه وقتی میخواستن بکشنش یکی به فکر این بوده که نذاره بمیره و جونش رو نجات داده و حالا بهش مدیونه.
تو همین فکرا بود که از شدت خستگی خوابش گرفت

لایک و کامنت پلیز❤
دیدگاه ها (۰)

Part7فیک کوک

Part8 فیک کوک

Part5فیک کوک

Part4 فیک کوک

𝑷𝒂𝒓𝒕 𝟖عشق مافیا چند روز بعد ویو یونا میدونم دارم به جونگ کوک...

WISH MEET YOUPART 17میها. جونگ کوک.. ( تعجبجونگ کوک. بله؟میه...

千卂ㄒ乇 ۲卩卂尺ㄒ : ۴ویو جونگ کوک داد زدم:تا کییی؟؟؟ یه ماه بس نبود...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط