ازدواج سوری پارت 21
ازدواج سوری پارت 21
ادامه ویو تهیونگ
ـ خب ایشون دوست دخترم هست
هیونا خواست بزنه تو گوشم که ات دستشو گرفت
ات ـ به چه جرعتی دست روی دوست پسر من بلند میکنی؟!
هیونا ـ اصن تو کی هستی که دسته منو میگره
ـ گفتم که دوست دخترمه
ویو ات
دستشو سمتش هول دادم دوسه قدم رفت عقب
دست تهیونگو گرفتم حرسش در اومد
تهیونگ دستمو ولکرد دستشو انداخت دور کمرم اتیش داشت از چشمای دختره میزد بیرون
ـ ته؟ عشقم بریم پیش بقیه *پوزخند*
ته ـ هرچی بیبیم بگه
ـ پس بریم
هیونا نمیدونست چی بگه از کنارش رد شدیم قشنگ داشت فشار خورد
ته ـ سرتو بزار روی شونم
ـ باشه
ویو هیونا
برات دارم ات خانوم
دیدم ات سرشو گذاشت روی سینش دلم میخواست تیکه تیکش کنم
تصمیم گرفتم برم پیش کانگ (اکسش) تا زور تهیونگو درارم
ویو ات
رفتیم پیش بچه ها نشستیم
زن یونگی ـ خیلی خوب حرسشو در اوردیاااا
ـ مرسی لطف داری، از این به بعد خواستین حرص کسیو درارین خبرم کنین
ناجینا ـ ات؟
ـ بله؟
ناجینا ـ دی جی رو نگا کن
ـ خب؟
ناجینا ـ بنظرت مین یونگ نیست(میشه دوست دختر داداش ات)؟
ـ قیافش که میگه هست
ته ـ مگه کیه؟
ـ دوست دختر داداشم
ناجینا ـ خود خودشه
ـ اره
تعجب کردم
لابد با عنوان دی جی داره کار میکنه
ویو تهیونگ
دیدم اهنگ "call out my name" پخش شد همه پاشدن و رفتن برقصن منو ات موندیم دیدم تو فکر بود یه بوس انداختم روی گردنش از فکر بیرون اومد
ـ بیا بریم برقصیم
ات ـ باشه ددی
دستشو گرفتم و رفتیم روی صحنه ی رقص یکی از دستاشو گرفتمو اون یکی دسشو گذاشتم روی سینم و اون یکی دست خودمو انداختم دور کمرش شروع کردیم به رقصیدن همش اهنگای اروم عاشقانه میومد
ادامه ویو تهیونگ
ـ خب ایشون دوست دخترم هست
هیونا خواست بزنه تو گوشم که ات دستشو گرفت
ات ـ به چه جرعتی دست روی دوست پسر من بلند میکنی؟!
هیونا ـ اصن تو کی هستی که دسته منو میگره
ـ گفتم که دوست دخترمه
ویو ات
دستشو سمتش هول دادم دوسه قدم رفت عقب
دست تهیونگو گرفتم حرسش در اومد
تهیونگ دستمو ولکرد دستشو انداخت دور کمرم اتیش داشت از چشمای دختره میزد بیرون
ـ ته؟ عشقم بریم پیش بقیه *پوزخند*
ته ـ هرچی بیبیم بگه
ـ پس بریم
هیونا نمیدونست چی بگه از کنارش رد شدیم قشنگ داشت فشار خورد
ته ـ سرتو بزار روی شونم
ـ باشه
ویو هیونا
برات دارم ات خانوم
دیدم ات سرشو گذاشت روی سینش دلم میخواست تیکه تیکش کنم
تصمیم گرفتم برم پیش کانگ (اکسش) تا زور تهیونگو درارم
ویو ات
رفتیم پیش بچه ها نشستیم
زن یونگی ـ خیلی خوب حرسشو در اوردیاااا
ـ مرسی لطف داری، از این به بعد خواستین حرص کسیو درارین خبرم کنین
ناجینا ـ ات؟
ـ بله؟
ناجینا ـ دی جی رو نگا کن
ـ خب؟
ناجینا ـ بنظرت مین یونگ نیست(میشه دوست دختر داداش ات)؟
ـ قیافش که میگه هست
ته ـ مگه کیه؟
ـ دوست دختر داداشم
ناجینا ـ خود خودشه
ـ اره
تعجب کردم
لابد با عنوان دی جی داره کار میکنه
ویو تهیونگ
دیدم اهنگ "call out my name" پخش شد همه پاشدن و رفتن برقصن منو ات موندیم دیدم تو فکر بود یه بوس انداختم روی گردنش از فکر بیرون اومد
ـ بیا بریم برقصیم
ات ـ باشه ددی
دستشو گرفتم و رفتیم روی صحنه ی رقص یکی از دستاشو گرفتمو اون یکی دسشو گذاشتم روی سینم و اون یکی دست خودمو انداختم دور کمرش شروع کردیم به رقصیدن همش اهنگای اروم عاشقانه میومد
۱۰.۲k
۲۷ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.