توی زندگی بعدیم میبینمت
#توی_زندگی_بعدیم_میبینمت
پارت ۱۰
کوک : عامم اون گفتش توو توو نامزدمی؟؟
تهیونگ : حرف دهنتو بفهم من نامزدت نیستم فهمیدی یانه *سرد*
کوک : اهان اره
تهیونگ: تو خیلی ترسو و بزدل هستی نمیتونستی وقتی داشتن کتکت میزدن مقاومت کنی *سرد*
کوک : من .. منن واقعا متاسفممم *بغض*
تهیونگ : عذرخواهی تو به درد من نمیخوره به جای این که عذرخواهی کنی مواظب خودت باش .. اههه اصلا اینا به من چه تو کی هستی که بخوام نگرانش بشم
ویو کوک : این حرفایی که میزد باعث شد بعضم بگیره ... فک کنم اون اصلا منو دوست نداره ... فقط من ازش خوشم اومده شاید بهتر باشه من پیشش نباشم
کوک : اممم باش مواظبم *بغض*
تهیونگ : اههه الان تورو چیکار کنم تنهات بذارم یه بلایی سرت میاد مجبورم تو رو با خودم ببرم خونه ولی فقط ۲ روز هستی فهمیدی یا نه
کوک : اووو اره حتما فهمیدم
تهیونگ کوک رو بغل میکنه و میبره تو ماشینش
.
.
.
تو ماشین :
کوک : خب ممنون بابت این که بهم کمک کردی
تهیونگ : تشکر نکن اگه ولت کرده بودم تا الان مورده بودی
تهیونگ و کوک میرسن خونههه
#v_jk
پارت ۱۰
کوک : عامم اون گفتش توو توو نامزدمی؟؟
تهیونگ : حرف دهنتو بفهم من نامزدت نیستم فهمیدی یانه *سرد*
کوک : اهان اره
تهیونگ: تو خیلی ترسو و بزدل هستی نمیتونستی وقتی داشتن کتکت میزدن مقاومت کنی *سرد*
کوک : من .. منن واقعا متاسفممم *بغض*
تهیونگ : عذرخواهی تو به درد من نمیخوره به جای این که عذرخواهی کنی مواظب خودت باش .. اههه اصلا اینا به من چه تو کی هستی که بخوام نگرانش بشم
ویو کوک : این حرفایی که میزد باعث شد بعضم بگیره ... فک کنم اون اصلا منو دوست نداره ... فقط من ازش خوشم اومده شاید بهتر باشه من پیشش نباشم
کوک : اممم باش مواظبم *بغض*
تهیونگ : اههه الان تورو چیکار کنم تنهات بذارم یه بلایی سرت میاد مجبورم تو رو با خودم ببرم خونه ولی فقط ۲ روز هستی فهمیدی یا نه
کوک : اووو اره حتما فهمیدم
تهیونگ کوک رو بغل میکنه و میبره تو ماشینش
.
.
.
تو ماشین :
کوک : خب ممنون بابت این که بهم کمک کردی
تهیونگ : تشکر نکن اگه ولت کرده بودم تا الان مورده بودی
تهیونگ و کوک میرسن خونههه
#v_jk
۶.۴k
۲۱ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.