عشق مشکی
عشق مشکی
p38
+تهیونگ:چته بیب چرا اینجوری نگاه میکنی؟
-حوصلم سر رفت شما میخواین تا فردا گیم بازی کنین!؟
£جونگ کوک:خو حال میده
-به من چه من حوصلم سررفته
+تهیونگ:بریم حیاط والیبال بازی کنیم!؟
-خاک ساعت۶بعداظهر!؟
+تهیونگ:هوا که تاریک نشده
سری تکون دادم و سه نفری رفتیم تو حیاط
توپم تهیونگ آورده بود
یه تور وصل کردیم به سره درختا
-خب شما دوتا باهم من تنها
+تهیونگ:مطمعنی بیب شکست نخوری یوقت؟
پوزخندی زدم و گفتم نترسن من خودم یه پا والیبالیستم
+تهیونگ:اوکی
شروع کردیم به بازی یه سرویس زدم خود تو شکم تهیونگ
تهیونگم خم شد دلشو گرفت
لبخندی زدم
جونگ کوک سرویس زد که جوابشو با اسپک دادم
جونگ کوک هم زد نتونستم بگیرم
+تهیونگ:مساوی ۱.۱
-میبینیم
ی سرویس زدم تهیونگ جوابشو داد توپ خورد تو کلم
-اخ
جونگ کوکو تهیونگ دلشونو از خنده گرفته بودن پخش زمین شده بودن
منم با حرص نگاشون کردم با تمام قدرتم یه سرویس زدم که نتونستن جوابشو بدن
خلاصه بعد چندمین بازی کردن مساوی ۶.۶شدیم
رفتیم تو خونه
£جونگ کوک:توهم بلدیا ا.ت آفرین
سری تکون دادم
تهیونگ:بله زن خودمه دیگه
پوزخندی زدم
جونگ کوک بلند شد و گفت من دیگه برم خونمون
+تهیونگ:میموندی خب
-نه میخوام برم کلی کار دارم ماهم تا جای در بدرقش کردیم که رفت
حمایت هر دو پارتتتتت🔪🔪
لایک 52
کامنت 61
p38
+تهیونگ:چته بیب چرا اینجوری نگاه میکنی؟
-حوصلم سر رفت شما میخواین تا فردا گیم بازی کنین!؟
£جونگ کوک:خو حال میده
-به من چه من حوصلم سررفته
+تهیونگ:بریم حیاط والیبال بازی کنیم!؟
-خاک ساعت۶بعداظهر!؟
+تهیونگ:هوا که تاریک نشده
سری تکون دادم و سه نفری رفتیم تو حیاط
توپم تهیونگ آورده بود
یه تور وصل کردیم به سره درختا
-خب شما دوتا باهم من تنها
+تهیونگ:مطمعنی بیب شکست نخوری یوقت؟
پوزخندی زدم و گفتم نترسن من خودم یه پا والیبالیستم
+تهیونگ:اوکی
شروع کردیم به بازی یه سرویس زدم خود تو شکم تهیونگ
تهیونگم خم شد دلشو گرفت
لبخندی زدم
جونگ کوک سرویس زد که جوابشو با اسپک دادم
جونگ کوک هم زد نتونستم بگیرم
+تهیونگ:مساوی ۱.۱
-میبینیم
ی سرویس زدم تهیونگ جوابشو داد توپ خورد تو کلم
-اخ
جونگ کوکو تهیونگ دلشونو از خنده گرفته بودن پخش زمین شده بودن
منم با حرص نگاشون کردم با تمام قدرتم یه سرویس زدم که نتونستن جوابشو بدن
خلاصه بعد چندمین بازی کردن مساوی ۶.۶شدیم
رفتیم تو خونه
£جونگ کوک:توهم بلدیا ا.ت آفرین
سری تکون دادم
تهیونگ:بله زن خودمه دیگه
پوزخندی زدم
جونگ کوک بلند شد و گفت من دیگه برم خونمون
+تهیونگ:میموندی خب
-نه میخوام برم کلی کار دارم ماهم تا جای در بدرقش کردیم که رفت
حمایت هر دو پارتتتتت🔪🔪
لایک 52
کامنت 61
۱۸.۳k
۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۸۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.