🖤عشق مافیایی من پارت نهم🖤
🖤عشق مافیایی من پارت نهم🖤
《 پرش زمانی صبح 》 (ویو ات)
صبح بیدار شدم دیدم تو بغل اون پسره جینم ( چغندره یکم تکراری شده بود😜😂)
انقدرم سفت بغلم کرده بود
به فکرم رسید براش تلافی کنم
با کمک پاهام از تخت پرتش کردم پایین (والا ات خانم مرز داره ادمینم یه کوچولو کودک درونش فعاله همین😂❤️)
جین : پدسگ بگیرمت بهت رحم نمیکنمم
ات : الفراررر
و بله آن چنان شد که این بدو اونم پشت سرش که ات هواسش نبود و پرتاب شد تو استخر
جین : هااا خوب شد
(جین ویو)
دیدم داره دست و پا میزنه
فهمیدم شنا بلد نیستت (فدای سرمم بهترر😌)
《پرش زمانی داخل خونه 》 (ویو جین)
ات داشت میلرزید . دلم براش سوخت (حسود خودتونید😂)
براش پتو آوردم
یادم اومد می خواستم ات رو سوپرایز کنم
به ادام گفتم یه میز تو رستوران برامون رزرو کنه
《پرش زمانی شب》 (ویو ات)
جین بهم گفت آماده بشم می خواد ببرتم بیرون
عجیب ذوقی کردماا
یه لباس آستین بلند ولی نازک پوشیدم
(نکته : علما الان زمستونه اشتباه نگیرید😂)
#hannah
#جین
#وانشات
#فیکشن
《 پرش زمانی صبح 》 (ویو ات)
صبح بیدار شدم دیدم تو بغل اون پسره جینم ( چغندره یکم تکراری شده بود😜😂)
انقدرم سفت بغلم کرده بود
به فکرم رسید براش تلافی کنم
با کمک پاهام از تخت پرتش کردم پایین (والا ات خانم مرز داره ادمینم یه کوچولو کودک درونش فعاله همین😂❤️)
جین : پدسگ بگیرمت بهت رحم نمیکنمم
ات : الفراررر
و بله آن چنان شد که این بدو اونم پشت سرش که ات هواسش نبود و پرتاب شد تو استخر
جین : هااا خوب شد
(جین ویو)
دیدم داره دست و پا میزنه
فهمیدم شنا بلد نیستت (فدای سرمم بهترر😌)
《پرش زمانی داخل خونه 》 (ویو جین)
ات داشت میلرزید . دلم براش سوخت (حسود خودتونید😂)
براش پتو آوردم
یادم اومد می خواستم ات رو سوپرایز کنم
به ادام گفتم یه میز تو رستوران برامون رزرو کنه
《پرش زمانی شب》 (ویو ات)
جین بهم گفت آماده بشم می خواد ببرتم بیرون
عجیب ذوقی کردماا
یه لباس آستین بلند ولی نازک پوشیدم
(نکته : علما الان زمستونه اشتباه نگیرید😂)
#hannah
#جین
#وانشات
#فیکشن
۱۴.۸k
۲۷ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۴۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.