وقتی قاتل زنش شدی

وقتی قاتل زنش شدی...
پارت دوازدهم
ویو نامجون از حمام بیرون اومده بودم تازه شلوار پام کرده بودم داشتم موهام رو خشک میکردم که صدای شکستن چیزی اومد (گایز فقط شلوار پاشه)
سریع رفتم پایین که دیدم ا.ت نشسته و داره با اون یکی دستش که شکسته شیشه ها رو جمع می‌کنه رفتم نزدیک تر و نشستم پیشش
_نمیخواد جمع کنی خودم انجام میدم
+اما...
_بیا برو دیگه
+باشه
_فقط قبلش یه طرف بهم بده
ویو ا.ت
اومدم بهش ظرف بدم که پام لیز خورد و افتادم رو نامجون تازه متوجه شدم که لباس تنش نیست
(چقدر آی کیو دختره پایینه)
سریع بلند شدم
+ببخشید
_برو فقط
سریع رفتم تو اتاق وایی این چی بود یه دفعه ای
ویو نامجون
دختره کم عقل دست و پا چلفتی شیشه ها رو جمع کردم از اونجایی که آجوما خونه نبود خودم غذا درست کردم داشتم غذا درست میکردم که زنگ خونه به صدا در اومد رفتم در رو باز کردم که با یه پسر رو برو شدم
_بفرمایید
@بنده پارک هیونجین هستم منشی و دستیار دوم خانم کیم ا.ت
_خب!؟
@خب؟!آها این برگه ها رو لطفا برا قرارداد با کمپانی های دیگه هست بهشون بدید بخونن و در صورت نیاز که خواستن با اون کمپانی ها قرارداد ببندن امضا کنند
_باشع برو
@خداحافظ
_بای
نامجون در رو بست وارد اتاق ا.ت شد
_این برگه ها رو بگیر و هیونجین آورد امضا کنی برا قرار داد هست
+هیونجین اینجا بود ؟!
_اره ...راستی منشی تو مرده ؟!
+آره خب
_یک زن باید منشی زن داشته باشه
ویو ا.ت بعد از اینکه نامجون رفت اومدم برگه ها رو بخونم که یادم اومد من نه میتونم امضا کنم نه میتونم چیزی بنویسم برگه ها رو گرفتم و رفتم سمت اتاق نامجون در زدم که و..
نظر یادت نره رفیق!

#bts#army#BTS#ARMY#BANGTAN#NAMJOON
دیدگاه ها (۳۷)

وقتی قاتل زنش شدی...پارت سیزده ویو ا.ت رفتم سمت اتاق نامجون ...

وقتی قاتل زنش شدی...وقتی چهاردهمویو نامجون رو تخت دراز کشیده...

وقتی قاتل زنش شدی و...پارت یازدهم ویو نامجون سرم رو تخت ا.ت ...

وقتی قاتل زنش شدی...پارت دهم ویو جیمین همینجوری داشتم با ا.ت...

پارت 12خون تو رگام جم شد....ویو جونگکوک یه نفس عمیق کشیدم بع...

پارت ۸ فیک مرز خون و عشق

تکپارتی از کوک

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط