نفس آخر 🎻🔮
نفس آخر 🎻🔮
♡⛓ Part ۹⛓♡
__
که همون لحظه مهتاب وارد آشپزخونه شد
_ هلن نمیخواد کمک کنی عزیزم برو بشین
_ نه مشکلی نیست
_ برو بهت میگم
باشه ای زیر لب گفتم که بعد رفتنم شنیدم
_ هامین به این دختره نزدیک نشو مگه نشنیدی چی درموردش میگن
_ اینجوری نگو.....
نفسم رو کلافه بیرون هل دادم و نمیخواستم بقیش رو بشنوم
یه شب کسلکننده گذشت همه درحال خداحافظی بودن که یهویی یکی چیزی رو توی دستم گذاشت جا خوردم
هامین انگشتش رو روی لباش گذاشت و اهسته گفت
_ هیسس
با دیدن موبایلی که توی دستام بود میخواستم ذوق مرگ بشمم
ماشین شروع به حرکت کرد اما قبل از رسیدن وسط راه متوقف شد
باحالت سوالی دانیال رو نگاه کردم که پیاده شد
چند دقیقه بعد با پاکت دستش وارد ماشین شد قبل از اینکه بخواد بگه بوی خوشمزه فسدفود ازش بلند شد
_ این چیه؟
_ از شام خوشت نیومد؟ موندم تو فتوسنتز میکنی یا چی بگیر بخور نمیری
_ باشه مرسی
ولی راست میگفت من به قارچ حساسیت داشتم و اصلا نمیتونستم بخورم
.
.
.
(پرش زمان به فردا )
♡⛓ Part ۹⛓♡
__
که همون لحظه مهتاب وارد آشپزخونه شد
_ هلن نمیخواد کمک کنی عزیزم برو بشین
_ نه مشکلی نیست
_ برو بهت میگم
باشه ای زیر لب گفتم که بعد رفتنم شنیدم
_ هامین به این دختره نزدیک نشو مگه نشنیدی چی درموردش میگن
_ اینجوری نگو.....
نفسم رو کلافه بیرون هل دادم و نمیخواستم بقیش رو بشنوم
یه شب کسلکننده گذشت همه درحال خداحافظی بودن که یهویی یکی چیزی رو توی دستم گذاشت جا خوردم
هامین انگشتش رو روی لباش گذاشت و اهسته گفت
_ هیسس
با دیدن موبایلی که توی دستام بود میخواستم ذوق مرگ بشمم
ماشین شروع به حرکت کرد اما قبل از رسیدن وسط راه متوقف شد
باحالت سوالی دانیال رو نگاه کردم که پیاده شد
چند دقیقه بعد با پاکت دستش وارد ماشین شد قبل از اینکه بخواد بگه بوی خوشمزه فسدفود ازش بلند شد
_ این چیه؟
_ از شام خوشت نیومد؟ موندم تو فتوسنتز میکنی یا چی بگیر بخور نمیری
_ باشه مرسی
ولی راست میگفت من به قارچ حساسیت داشتم و اصلا نمیتونستم بخورم
.
.
.
(پرش زمان به فردا )
۵.۴k
۲۸ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.