Pt

𝑫𝒊𝒍𝒆𝒎𝒎𝒂 𝒍𝒐𝒗𝒆 "Pt⁵⁷"


اوففف بلاخره تموم شد‌... ولی بیچاره زن عمو هم کلی کار کرد!
انگار داره پادشاه میاد! آخه شاه هم اومده بود نباید این‌قدر تدارک میدید...
نودل شفاف با میگو و بازم خرچنگ با سس سویا نشان دهنده یک مهمون خاص بود.

دست‌پخت زن عمو معرکه بود اما واقعا کوفته و گیمباپ هارو محشر درست کرده بودم.
وقتی نگاهی به ساعت کردم سرم سوت کشید...
واااای شیش و نیم!

چون مهمون قرار بود برای شام بیاد خب صد در صد الان پیداش میشه.
ولی من چرا اینقدر برای دوست جون‌سو کمری شدم؟! مگه کیه؟!
سریع رفتم اتاق جی‌یونگ اوففف ت..نم بوی غذا گرفته بود.

حوله ام رو برداشتم و رفتم سمت حموم...
سریع دوش گرفتم و اومدم بیرون!
حالا چی بپوشمممم:/
یسسس به کوری چشم جونگ‌کوک که میگه ما هیچی هم نیستیم امشب یه تیپ خفن میزنم دل پسررو میبرم.

حداقل به کسی اهمیت بدم که قبول کنه با من تو را..بطه است...
چمدونم رو باز کردم، همه اکثرا صورتی یا رنگ های روشن داشت.
اما خببب یه چند دست لباسای خفن که داشتم!

بعد از لباس پوشیدن تو آینه لبخندی روی ل..ب هام شکل گرفت.
تیپم خیلی دارکه... کنار جونگ کوک قشنگ میشدم مگه نه:)؟
واااای آرا چرا به اون فکر میکنیییی...

یه میکاپ عالی کردم و موهای بلندم رو باز گذاشتم.
وای خدایا قربون دستت من چقدر خوشگلمممم آخههه...
از اتاق بیرون رفتم و وارد سالن شدم.
که زن‌عمو با دیدنم سوتی کشید...
دیدگاه ها (۱۲)

𝑫𝒊𝒍𝒆𝒎𝒎𝒂 𝒍𝒐𝒗𝒆 "Pt⁵⁸"زن‌عمو: وای دختر چقدر تو خوشگل شدی...ابرو...

𝑫𝒊𝒍𝒆𝒎𝒎𝒂 𝒍𝒐𝒗𝒆 "Pt⁵⁹"تموم ت..نم یخ کرده بود! خیلی باهوش بود که...

𝑫𝒊𝒍𝒆𝒎𝒎𝒂 𝒍𝒐𝒗𝒆 "Pt⁵⁶"زن‌عمو: آره یکی از دوستای دوران دبیرستان ...

𝑫𝒊𝒍𝒆𝒎𝒎𝒂 𝒍𝒐𝒗𝒆 "Pt⁵⁵"از تلگرام بیرون اومدم و باز از بالای صفحه...

پارت ۷ فیک دور اما آشنا

پارت ۱۴

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط