عروسقاتل
#عـروسِقاتـل
part_۳۸
The killer bride
بیا بشین ببینم، تعریف کن تهیونگو چجوری تور کردی؟
با تعجب بهش نگاه کردم و با مکث گفتم:
- نمیدونم خودمم چجوری شد
سر خانواده هامون بود، از طریق اونا آشنا شدیم.
چطور؟
لبخند مهربونی زد وگفت:
- آخه با دوست دخترای قبلی تهیونگ فرق داری
اونا همشون پلنگ و پروتزی بودن.
ولی تو نچرال نچرال و خیلی جذابی دقیقا مثل عروسک.
با خجالت تشکر کردم، تاحالا کسی ازم تعریف نکرده بود و الان خیلی خجالت کشیده بودم.
با صدای زنگ گوشی چایی وون نگاهش کردم که گفت:
- خب آماده شو
شوهرت اومد.
باشه ای گفتم و عینک و کیفمو برداشتم، با راهنمایی چای وون به سمت در رفتم.
با دیدن تهیونگ و اون نگاه جدیش باز از ترس سکسکه ام گرفت؛ دست خودم نبود میدیدمش لرز میگرفتم.
- سلام دستت درد نکنه چای وون
چایوون خواهش میکنم گفت که تهیونگ رو به من گفت:
- چرا خشکت زده ا/ت بیا بریم.
part_۳۸
The killer bride
بیا بشین ببینم، تعریف کن تهیونگو چجوری تور کردی؟
با تعجب بهش نگاه کردم و با مکث گفتم:
- نمیدونم خودمم چجوری شد
سر خانواده هامون بود، از طریق اونا آشنا شدیم.
چطور؟
لبخند مهربونی زد وگفت:
- آخه با دوست دخترای قبلی تهیونگ فرق داری
اونا همشون پلنگ و پروتزی بودن.
ولی تو نچرال نچرال و خیلی جذابی دقیقا مثل عروسک.
با خجالت تشکر کردم، تاحالا کسی ازم تعریف نکرده بود و الان خیلی خجالت کشیده بودم.
با صدای زنگ گوشی چایی وون نگاهش کردم که گفت:
- خب آماده شو
شوهرت اومد.
باشه ای گفتم و عینک و کیفمو برداشتم، با راهنمایی چای وون به سمت در رفتم.
با دیدن تهیونگ و اون نگاه جدیش باز از ترس سکسکه ام گرفت؛ دست خودم نبود میدیدمش لرز میگرفتم.
- سلام دستت درد نکنه چای وون
چایوون خواهش میکنم گفت که تهیونگ رو به من گفت:
- چرا خشکت زده ا/ت بیا بریم.
- ۸.۴k
- ۲۹ فروردین ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱۶)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط