?𝖐 𝖉𝖆𝖞
?𝖐 𝖉𝖆𝖞
𝖕𝖆𝖗𝖙 = 8
~من ات بدبخت میکنم
*منم تو رو..
موهاشو کشیدم پرتش کردم بیرون عمارت
کافیه این ورا ببینمت تا بکشمت
رفتم پیش ات
*خوبی
"ببخشید ارب..اب
*واسه چی
" ن..بای..د ت..و زح.. مت
*باشه نمیخواد چیزی بگی
واسا بینم..
کی دستتو پانسمان کرد..
"اقا یو..نگی
*یونگیییی..
پشمام
رفتم سمت یونگی
چرا اینکارو کردی
+خوشگله
ولی
نزار بیستر از این پا رو دلت بزاره..
اخرش نابودت میکنه..
چون تو کاری کردی دست به خدمتکار شدن بزنه..
اگه پدر مادرش بودن این نمیشد
*لازم نبود بگی
سمتش نرو
همین..
رفتم پیش ات
پاشو
امشب میای پیش من
" چیییییـ
*دو بار تکرار نمیش
رفتم پیش بچها
هوی
جم کنین برین خونهاتون
^ببین ات چیکارش کرده
رفتن
*اخه
چی میگن
عه
بلخره باید زنده بمونه
"چرا بیام اینجا ارباب
*به کیم گفتم وسایلتو بیار اتاق من
اینجا میمونی
" چیییی
*میفهمی..
هر خدمتکاری که اون بیرون افتاده قسط جونتو دارررر..
چون همه تست دادن ولی خدمتکار شخصی نشدننننن..
ولی من بدون تست تو رو قبول کردم..
پس حرف نزن..
فهمیدی..
من انقد مهربون نیستم..
هیچوقت نبودم..
پس قدر این صحنه رو بدون..
چون موقعیم میرسه که زیر پام جون میدی..
تا خوبم لذت ببر..
رفتم پایین..
هنوز اینجا رو جم نکردییییبن..(باداد)
تنه لشاااا
چیه فقط حرف زدن پشت بقیه رو بلدین
اگه نمیخوایید مث اون جنده پرتتون کنم بیرون به کارتون برسید
با داد
"ارباب..
میشه میش لطفا
*چی
" به دوستم زنگ بزنم
*نه
"چ..را
*گفتم سوال نمیپرسی از من..
فمیدی..
میرم دوش بگیرم..
صدات کردم فقط حولمو بیار..
گرفتی..
" ب..له
*جوم نگیر پیش من نمیخوابی..
اونور اتاق میخوابی
(اتاقش دو طرف بود
ی طرف اتاق کار کوک بود ولی کوک به کیم گفت وسایل اتاق کارشو ببره تو اتاق بغلی و اونجا رو اتاق ات کنه..)
"مم..نون
*بیشترم بخاطر جونت نبود بخاطر اینکه جلو چشم باشی کارام زودتر پیش بره بود..
فمیدی..
ب..له
𝖕𝖆𝖗𝖙 = 8
~من ات بدبخت میکنم
*منم تو رو..
موهاشو کشیدم پرتش کردم بیرون عمارت
کافیه این ورا ببینمت تا بکشمت
رفتم پیش ات
*خوبی
"ببخشید ارب..اب
*واسه چی
" ن..بای..د ت..و زح.. مت
*باشه نمیخواد چیزی بگی
واسا بینم..
کی دستتو پانسمان کرد..
"اقا یو..نگی
*یونگیییی..
پشمام
رفتم سمت یونگی
چرا اینکارو کردی
+خوشگله
ولی
نزار بیستر از این پا رو دلت بزاره..
اخرش نابودت میکنه..
چون تو کاری کردی دست به خدمتکار شدن بزنه..
اگه پدر مادرش بودن این نمیشد
*لازم نبود بگی
سمتش نرو
همین..
رفتم پیش ات
پاشو
امشب میای پیش من
" چیییییـ
*دو بار تکرار نمیش
رفتم پیش بچها
هوی
جم کنین برین خونهاتون
^ببین ات چیکارش کرده
رفتن
*اخه
چی میگن
عه
بلخره باید زنده بمونه
"چرا بیام اینجا ارباب
*به کیم گفتم وسایلتو بیار اتاق من
اینجا میمونی
" چیییی
*میفهمی..
هر خدمتکاری که اون بیرون افتاده قسط جونتو دارررر..
چون همه تست دادن ولی خدمتکار شخصی نشدننننن..
ولی من بدون تست تو رو قبول کردم..
پس حرف نزن..
فهمیدی..
من انقد مهربون نیستم..
هیچوقت نبودم..
پس قدر این صحنه رو بدون..
چون موقعیم میرسه که زیر پام جون میدی..
تا خوبم لذت ببر..
رفتم پایین..
هنوز اینجا رو جم نکردییییبن..(باداد)
تنه لشاااا
چیه فقط حرف زدن پشت بقیه رو بلدین
اگه نمیخوایید مث اون جنده پرتتون کنم بیرون به کارتون برسید
با داد
"ارباب..
میشه میش لطفا
*چی
" به دوستم زنگ بزنم
*نه
"چ..را
*گفتم سوال نمیپرسی از من..
فمیدی..
میرم دوش بگیرم..
صدات کردم فقط حولمو بیار..
گرفتی..
" ب..له
*جوم نگیر پیش من نمیخوابی..
اونور اتاق میخوابی
(اتاقش دو طرف بود
ی طرف اتاق کار کوک بود ولی کوک به کیم گفت وسایل اتاق کارشو ببره تو اتاق بغلی و اونجا رو اتاق ات کنه..)
"مم..نون
*بیشترم بخاطر جونت نبود بخاطر اینکه جلو چشم باشی کارام زودتر پیش بره بود..
فمیدی..
ب..له
۱۳.۰k
۱۵ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.