تقاص عشق فصل part

تقاص عشق/ فصل ۲ / part ۱۷۵


جیمین به اتاق جلسه رفت هیچ‌کس تو اتاق جلسه نبود رفت رویه صندلی نشست و منتظر موند کمی گذشت که سوا وارده اتاق شد سمته صندلی اش رفت و نشست
سوا : بقیه کجان
جیمین : نمی‌دونم انگار از این به بعد میان
ات سمته اتاق جیمین رفت منشی جیمین رو دید سمتش رفت
ات : جلسه جیمین تموم نشده
منشی : آقای پارک که جلسه نداشتن
ات تعجب کرد خوده جیمین بهش گفته بود که جلسه داره
ات : اما اون گفت که جلسه داره
منشی : ببخشید من باید برم
منشی جیمین سریع از آنجا رفت ات وارده اتاق جیمین شد گیج شد یعنی جیمین بهش دروغ گفته بود سمته مبل رفت و نشست ظرف غذا رو گذاشت رویه میز
ات : جیمین چیکار داری می‌کنی
منشی جیمین وارده اتاق جلسه شد بعد از ادایه احترام گفت
منشی : جلسه رو کنسل کردن
جیمین : این چه وضعشه
منشی بدون هیچ حرفی سریع از اتاق خارج شد جیمین از رویه صندلی‌ بلند شد سوا هم سریع بلند شد و روبه جیمین کرد
سوا : بریم ناهار بخوریم
جیمین نگاهی به ساعت مچی اش کرد به ات گفته بود که بعد از جلسه باهاش حرف میزنه پس برای خوردن ناهار وقت داشت
جیمین : باشه بریم
هر دو به کافه نزدیک رستوران رفتن بعد از انتخاب کردن میز نشستن
جیمین : سریع سفارش بده باید برم
سوا : باشه حتما
ات درحالی که گیج شده بود از این کار جیمین از اتاق اش بیرون رفت
// یعنی چرا بهم دروغ گفته //
همش این حملات در سرش میپچیدن با همین افکار اش از شرکت بیرون رفت اون طرف جاده رفت سمته سطل اشغال رفت و ظرف غذا های که درست کرده بود رو با دل شکسته انداخت تویه سطل اشغال اوفی کشید همینکه برگشت نگاهی به پشته سرش انداخت با چیزی که دید شوکه شد جیمین با سوا داشت ناهار میخورد از در های شیشه ای کافه معلوم میشدن شوکه ایستاده بود و داشت نگاه میکرد
سوا : چرا آنقدر تو خودتی
جیمین : چیزی نیست سوا
سوا دست اش رو گذاشت رویه دست جیمین فقط همین کافی بود که ات ببینه و اشک هایش سرازیر بشه دلش برای هزاران دفعه دیگه شکست دیدن عشق اش کناره کسی که ازش متنفر بود خیلی سخت بود براس دست اش رو گذاشت رویه دهنش و درحالی که اشک هایش رویه گونه هایش جاری بودن گفت
ات : یعنی.... داری به .ب هم خیانت.. می‌کنی
پاهاش دیگه توان ایستادن نداشتن همه بدنش می‌لرزید
با گریه سمته جاده رفت و تاکسی گرفت سریع سوارش شد و به راننده گفت حرکت کنه
اشک هایش بی اختیار می‌ریختن هیچوقت همچین انتظاری از جیمین نداشت ......

شرط ها
لایک ۵۰
عضویت ۸۲۴
ببینم چه می‌کنید 😏
دیدگاه ها (۳۱)

تریلر فیک تقاص عشق

تقاص عشق/ فصل ۲ / part ۱۷۶با گریه وارده اتاق شد سمته تخت رفت...

تقاص عشق/ فصل ۲ / part ۱۷۴سوا بعد از گرفتن تماس با منشی جیمی...

تقاص عشق/ فصل ۲/ part ۱۷۳صبح شده بود ات درحالی که یانسو تو ب...

( گناهکار ) 69 part همانجا ایستاد جلوی آن عمارت بزرگ خاکستری...

( گناهکار )۱۲۸ part مدیر حسابداری تقی به درب اتاق مدیر پارک ...

( گناهکار ) 95 part مستقیم نور آفتاب در چشمانش برق زد چند دف...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط