پارت ده
پارت ده
زنگ زدم به تهیونگ و بهش گفتم بیاد بار همیشه گی اونم قبول کرد تهیونگ بیشتر از هرکس بهم نزدیک تر بود و درکم میکردم بعد از چند مین به بار رسیدم و روی میزی که همیشه میشستم نشستم چون بار شخصی پدرم بود کسی داخل بار نبود گارسون آوند پیشم
گارسون. چیزی میل دارید
کوک. یه ویسکی ۹۰درصد
گارسون. بله
تهیونگ وارد بار شد
تهیونگ رو ته مینویسم
ته.چطوری پسر
کوک. خوبم
گارسون همراه با ویسکی اومد
گارسون. بفرمایید
ته. چند درصده
گارسون. ۹۰درصد
ته. چند درصد(تعجب)
گارسون.اقای جئون گفتن
ته. آقای جئون غلط کرد ببرش و یه ویسکی با درصد پایین بیار
گارسون.چشم
کوک. چشم و مرض اربابت منمبزارش روی میز
ته. نه ببرش
کوک. اههه بسه دیگه بزازش
ته. به یه شرط
کوک. چی
ته. کم بخوری
کوک. اوکی
ته. بزارم و بعد برو
گارسون. چشم
ویسکی رو گذاشت و بعد رفت
ته. خو براچی گفتی بیام
کوک. میخواستم باهات حرف بزنم
ته. بگو
کوک. تمام ماجرای دیروز و امروز رو تعریف کرد
ته. واوو ات چطور شد
کوک. اهه دختره سگ جون نمرد
ته. چی یعنی تو دوست داشتی بمیره
کوک. اوهوم منم از شر این ازدواج راحت میشدم
ته. تو دیگه خیلی سنگ دلی
کوک. میدونم
گوشی کوک زنگ خورد
کوک. الو
ب.ک. کوک کجایی
کوک. بیرون
ب.ک. میدونم بیرونی زور بیا خونه
کوک. چرا
ب.ک. چون قراره به ات سر بزنیم
کوک. مگه حالا چیشده یه چاقو بیشتر نخورده که
ب.ک. میخوای به زور ببرمت
کوک. نه
ب.ک. پس بیا
کوک. اوکی
ته. میگم حالت خوبه که میت نی رانندگی کنی
کوک. آره چطور
ته. آخه نصف شیشه ویسکی رو خوردی
کوک. من جنبش بالاس
ته .خو اوکی
کوک. من برم بای
ته. بای
ات ویو
.......
۶۰۰تایی بشیم میزارم
بچه ها ۶۰۰تایی بشیم سه پارت از ازدواج اجباری میزارم ها
ممنون بابت حمایتاتون
زنگ زدم به تهیونگ و بهش گفتم بیاد بار همیشه گی اونم قبول کرد تهیونگ بیشتر از هرکس بهم نزدیک تر بود و درکم میکردم بعد از چند مین به بار رسیدم و روی میزی که همیشه میشستم نشستم چون بار شخصی پدرم بود کسی داخل بار نبود گارسون آوند پیشم
گارسون. چیزی میل دارید
کوک. یه ویسکی ۹۰درصد
گارسون. بله
تهیونگ وارد بار شد
تهیونگ رو ته مینویسم
ته.چطوری پسر
کوک. خوبم
گارسون همراه با ویسکی اومد
گارسون. بفرمایید
ته. چند درصده
گارسون. ۹۰درصد
ته. چند درصد(تعجب)
گارسون.اقای جئون گفتن
ته. آقای جئون غلط کرد ببرش و یه ویسکی با درصد پایین بیار
گارسون.چشم
کوک. چشم و مرض اربابت منمبزارش روی میز
ته. نه ببرش
کوک. اههه بسه دیگه بزازش
ته. به یه شرط
کوک. چی
ته. کم بخوری
کوک. اوکی
ته. بزارم و بعد برو
گارسون. چشم
ویسکی رو گذاشت و بعد رفت
ته. خو براچی گفتی بیام
کوک. میخواستم باهات حرف بزنم
ته. بگو
کوک. تمام ماجرای دیروز و امروز رو تعریف کرد
ته. واوو ات چطور شد
کوک. اهه دختره سگ جون نمرد
ته. چی یعنی تو دوست داشتی بمیره
کوک. اوهوم منم از شر این ازدواج راحت میشدم
ته. تو دیگه خیلی سنگ دلی
کوک. میدونم
گوشی کوک زنگ خورد
کوک. الو
ب.ک. کوک کجایی
کوک. بیرون
ب.ک. میدونم بیرونی زور بیا خونه
کوک. چرا
ب.ک. چون قراره به ات سر بزنیم
کوک. مگه حالا چیشده یه چاقو بیشتر نخورده که
ب.ک. میخوای به زور ببرمت
کوک. نه
ب.ک. پس بیا
کوک. اوکی
ته. میگم حالت خوبه که میت نی رانندگی کنی
کوک. آره چطور
ته. آخه نصف شیشه ویسکی رو خوردی
کوک. من جنبش بالاس
ته .خو اوکی
کوک. من برم بای
ته. بای
ات ویو
.......
۶۰۰تایی بشیم میزارم
بچه ها ۶۰۰تایی بشیم سه پارت از ازدواج اجباری میزارم ها
ممنون بابت حمایتاتون
۲۸.۲k
۲۰ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.