زندگی یک شیطان
پارت 22
از خواب پاشدم ساعت 10 صبح بود می خواستم برم بیرون همینکه از رفتم حیاط عمارت و خورشید خورد بهم احساس درد کردم و سریع اومدم داخل چه اتفاقی داشت میوفتاد یعنی منم داشتم ب خوناشام تبدیل میشدم؟ همین افکار تو ذهنم بودن که کوک اومد
*سلام
-سلام
-فک کردم گفتی ی روز دیگه میای
*اهم ولی برنامه تغیر کرد
*زبونت خوب شده؟؟
-یکم
-ی سوال مگه تو زیر خورشید نمی سوزی؟؟؟؟
*نه ی انگشتر محافظ دارم
-آها
*بریم فیلم ببینیم
-ها
*فیلم
*فیلم دیدن میشینن یه فیلم میبینن نمیدونی چیه
-اه بابا میدونم چرت پرت نگو
*تند نرو بریم ببینیم
فلش بک ب وسطای صحنه دار فیلم😈😈
ویو کوک اصن نمیتونستم حواسمو جمع کنم حتی نفهمیدم تو فیلم چی شد واقعا ی بوی خیلی خیلی خیلی قوی خون میاد اما خون کثیف و از پگی میاد شاید زخماش باز شده چ بدونم ازش پرسیدم ولی کاش نمی پرسیدم آخه خیلی رکه
*اممممم ی چیز بگم
-بگو
*بوی خون میدی بوی خون کثیف
ویو پگی از خجالت آب شدم رفتم هوا(اینجا دنیای موازی اینجا آب میشن میرن هوا🙃😌😌) بی اراده جوابشو دادم
-شاید بوی پریود
ویو کوک
اوخ بد شد
وقتی جوابمو گرفتم تونستم ب فیلم نگاه کنم ولی فیلمه کرم داشت تو این وضعیت بدجور داشت تحریکم میکرد اصن سانسوری چیزی در کار نبود پسره اومد وارد کنه پگی فیلمو خاموش کرد
-خببببب من برم بخوابم
*میتونی راه بری
-اهم
*اگه مشکلی داشتی بیام کمک
ویو پگی
همینو کم داشتم بیاد کمکممممممم
-نه مشکلی نیست ممنون
هوففففففففففف خلاص شدم حالا چیکار کنم رفتم نشستمو تو گوشیم اسم همون فیلمرو زدم و ادامشو دیدم😁😁😁
ادامه دارد........
ببخشید کوتاه شد مهمون اومد🙃🗿🗿
از خواب پاشدم ساعت 10 صبح بود می خواستم برم بیرون همینکه از رفتم حیاط عمارت و خورشید خورد بهم احساس درد کردم و سریع اومدم داخل چه اتفاقی داشت میوفتاد یعنی منم داشتم ب خوناشام تبدیل میشدم؟ همین افکار تو ذهنم بودن که کوک اومد
*سلام
-سلام
-فک کردم گفتی ی روز دیگه میای
*اهم ولی برنامه تغیر کرد
*زبونت خوب شده؟؟
-یکم
-ی سوال مگه تو زیر خورشید نمی سوزی؟؟؟؟
*نه ی انگشتر محافظ دارم
-آها
*بریم فیلم ببینیم
-ها
*فیلم
*فیلم دیدن میشینن یه فیلم میبینن نمیدونی چیه
-اه بابا میدونم چرت پرت نگو
*تند نرو بریم ببینیم
فلش بک ب وسطای صحنه دار فیلم😈😈
ویو کوک اصن نمیتونستم حواسمو جمع کنم حتی نفهمیدم تو فیلم چی شد واقعا ی بوی خیلی خیلی خیلی قوی خون میاد اما خون کثیف و از پگی میاد شاید زخماش باز شده چ بدونم ازش پرسیدم ولی کاش نمی پرسیدم آخه خیلی رکه
*اممممم ی چیز بگم
-بگو
*بوی خون میدی بوی خون کثیف
ویو پگی از خجالت آب شدم رفتم هوا(اینجا دنیای موازی اینجا آب میشن میرن هوا🙃😌😌) بی اراده جوابشو دادم
-شاید بوی پریود
ویو کوک
اوخ بد شد
وقتی جوابمو گرفتم تونستم ب فیلم نگاه کنم ولی فیلمه کرم داشت تو این وضعیت بدجور داشت تحریکم میکرد اصن سانسوری چیزی در کار نبود پسره اومد وارد کنه پگی فیلمو خاموش کرد
-خببببب من برم بخوابم
*میتونی راه بری
-اهم
*اگه مشکلی داشتی بیام کمک
ویو پگی
همینو کم داشتم بیاد کمکممممممم
-نه مشکلی نیست ممنون
هوففففففففففف خلاص شدم حالا چیکار کنم رفتم نشستمو تو گوشیم اسم همون فیلمرو زدم و ادامشو دیدم😁😁😁
ادامه دارد........
ببخشید کوتاه شد مهمون اومد🙃🗿🗿
۱۴.۳k
۰۳ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.