انفالو کنید دیگه فیک نمیزارم
انفالو کنید دیگه فیک نمیزارم
_________________________
پارت ۴۶
و صدای تفنگ کل محوطه جنگل رو گرفت
ات روی دوزانوش فرود اومد و دستش رو گذاشت روی جای گلولهای که بهش خورده
ات:اههه اهه تو هههه چرا اینکارو هههه کردی
هانجون:من نامزد لیام فکر کنم خودت بدونی هوم
ات:ههه چی
که صدای سابیده شدن لاستیک ماشین کوک و چهار بادیگاردش اومد
گوک با چشمای اشکی از ماشین سیاه رنگش پیاده شد
کوک:ات(داد)
ات: اهههه کو هههه ک
هانجون: چه خوب توهم اومدی
هانجون اسلحش رو سمت جونگکوک نشونه گرفت
همون لحظه هم بادیگارد های کوک تفنگ هاشون رو به سمت هانجون گرفتن
کوک:اگه بلایی سر ات بیاد میزارم یه آب خوش از گلوی تو و لیا بره پایین
هانجون:مگه قراره زنده بمونی
هانجون ماشه اسلحه رو کشید
و بومممممم(صدای تفنگ😂)
ات:ک...وک
ولی اون کسی که اوفتاد زمین هانجون بود خوشبختانه گلوله به دست سمت راست جونگکوک خورده بود
کوک به سمت ات حرکت کرد و کنارش نشست
کوک:ات عزیزم خوبی....ببخشید بهت تهمت زدم
ات از بازوی سمت چپ کوک گرفت
ات:اهههه ههه حالت هههه خوبه اخخخخ تیر ههه خوردی
کوک:مهم نیست
کوک ات رو براید استایل بغل کرد و به سمت ماشین بردش اون رو روی صندلی عقب ماشین خوابوند و خودش پشت فرمون نشست
و حرکت کرد
دوتا ماشین بادیگارد های کوک برای اسکورت یوی جلو و یکی عقب ماشین کوک حرکت کرد
پرش به حیاط عمارت
کوک ات رو بغل کرد ات که چشماش رو چند دقیقه ای بود که بسته بود و این کوک رو بیشتر نگران میکرد و اشک های بیشتری روی صورتش جا میگرفت
ات رو داخل عمارت بود اجوما با نگرانی به سمت کوک اومد
اجوما:پسر چی شده
کوک:اجوما جال ات بده زنگ بزن به دکتر کیم
اجوما:باشه پسرم
پرش به بعد از اینکه دکتر ات رو معاینه کرد
کوک ویو
________________________
چرا انفالو میکنید جیغغغغغ
ببخشید دیر گذاشتم
۹۶۰تایی شدیم
حمایت
_________________________
پارت ۴۶
و صدای تفنگ کل محوطه جنگل رو گرفت
ات روی دوزانوش فرود اومد و دستش رو گذاشت روی جای گلولهای که بهش خورده
ات:اههه اهه تو هههه چرا اینکارو هههه کردی
هانجون:من نامزد لیام فکر کنم خودت بدونی هوم
ات:ههه چی
که صدای سابیده شدن لاستیک ماشین کوک و چهار بادیگاردش اومد
گوک با چشمای اشکی از ماشین سیاه رنگش پیاده شد
کوک:ات(داد)
ات: اهههه کو هههه ک
هانجون: چه خوب توهم اومدی
هانجون اسلحش رو سمت جونگکوک نشونه گرفت
همون لحظه هم بادیگارد های کوک تفنگ هاشون رو به سمت هانجون گرفتن
کوک:اگه بلایی سر ات بیاد میزارم یه آب خوش از گلوی تو و لیا بره پایین
هانجون:مگه قراره زنده بمونی
هانجون ماشه اسلحه رو کشید
و بومممممم(صدای تفنگ😂)
ات:ک...وک
ولی اون کسی که اوفتاد زمین هانجون بود خوشبختانه گلوله به دست سمت راست جونگکوک خورده بود
کوک به سمت ات حرکت کرد و کنارش نشست
کوک:ات عزیزم خوبی....ببخشید بهت تهمت زدم
ات از بازوی سمت چپ کوک گرفت
ات:اهههه ههه حالت هههه خوبه اخخخخ تیر ههه خوردی
کوک:مهم نیست
کوک ات رو براید استایل بغل کرد و به سمت ماشین بردش اون رو روی صندلی عقب ماشین خوابوند و خودش پشت فرمون نشست
و حرکت کرد
دوتا ماشین بادیگارد های کوک برای اسکورت یوی جلو و یکی عقب ماشین کوک حرکت کرد
پرش به حیاط عمارت
کوک ات رو بغل کرد ات که چشماش رو چند دقیقه ای بود که بسته بود و این کوک رو بیشتر نگران میکرد و اشک های بیشتری روی صورتش جا میگرفت
ات رو داخل عمارت بود اجوما با نگرانی به سمت کوک اومد
اجوما:پسر چی شده
کوک:اجوما جال ات بده زنگ بزن به دکتر کیم
اجوما:باشه پسرم
پرش به بعد از اینکه دکتر ات رو معاینه کرد
کوک ویو
________________________
چرا انفالو میکنید جیغغغغغ
ببخشید دیر گذاشتم
۹۶۰تایی شدیم
حمایت
۳۸.۵k
۰۹ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.