پارت ۱۴
پارت ۱۴
ات: نمیشه یدفعه مامانم بیاد
کوک: نه نمیاد بابا
ات: باش ولی اگه کسی اومد من می دونم وتو
کوک: باشه
کوک ویو
رفتیم تو اتاق رو تخت پیشش خوابیدم پشتشو بهم کرده بود بغلش کردم و کشوندمش تو بغلم
ات: چی کار میکنی
کوک: هیچی
ات: بخواب انقدر پرو بازی درنیاد
کوک: (چرخوندش به سمت خودش) نمی خوام
ات: باش پس منم....
ات ویو
داشتم حرف میزدم که با لباش ساکتم کرد منم همراهیش کردم هی منو بیشتر به سمت خودش میاورد تا این که بعد ۳ مین نفس کم آوردیم
کوک: خیلی دوست دارم بیب
ات: منم همین طور کو...
ات: (بازم دوباره با لباش ساکتم کرد)
کوک: وقتی تهاییم دیگه نشنوم کوک صدام کنی
ات: پس چی صدات کنم
کوک: می خوای بهت نشون بدم چی صدام کنی
ات: اوکی ببخشید ددی.....
کوک: ...
ات: نمیشه یدفعه مامانم بیاد
کوک: نه نمیاد بابا
ات: باش ولی اگه کسی اومد من می دونم وتو
کوک: باشه
کوک ویو
رفتیم تو اتاق رو تخت پیشش خوابیدم پشتشو بهم کرده بود بغلش کردم و کشوندمش تو بغلم
ات: چی کار میکنی
کوک: هیچی
ات: بخواب انقدر پرو بازی درنیاد
کوک: (چرخوندش به سمت خودش) نمی خوام
ات: باش پس منم....
ات ویو
داشتم حرف میزدم که با لباش ساکتم کرد منم همراهیش کردم هی منو بیشتر به سمت خودش میاورد تا این که بعد ۳ مین نفس کم آوردیم
کوک: خیلی دوست دارم بیب
ات: منم همین طور کو...
ات: (بازم دوباره با لباش ساکتم کرد)
کوک: وقتی تهاییم دیگه نشنوم کوک صدام کنی
ات: پس چی صدات کنم
کوک: می خوای بهت نشون بدم چی صدام کنی
ات: اوکی ببخشید ددی.....
کوک: ...
۲۳.۲k
۲۴ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.