P:12
P:12
ات: کوک
کوک: جانم عشقم
ات : کدوم لباس بهترع کوک از روی تخت پا شد و سوالی ب کمدم نگاه کرد
کوک: عاممم این
ات: مصتر جئون خیلی خوش سلیقه ای(خنده)
کوک: پس چی(خنده)
لباسمو پوشیدم:چطورع
اومد پیشونیمو بوسید: مثل همیشع خوشگلی بیبی
منم ی لبخندی زدم دستمو گرفت و پایین رفتیم سوار ماشین بنزش شدیم و راه افتادیم
کوک: کجا بریم بیب
ات: بریم خرید؟
کوک: باشع عشقم
رفتیم پاساژ و کلی خرید کردیم خیلی خوش گذشت سوار ماشین شدیم و راه افتادیم
کوک: گرسنت نیس عشقم
ات: چرا اتفاقا
کوک: شکموی خودی(خنده)
ات: یا من شکمو نیسم فق گرسنمع(خنده)
کوک: باشع اصن هرچی عشقم(خنده)
رفتیم توی ی رستورانی ک همع تعظیم کردن منم سوالی ب همع نگا میکردم
ات: کوک چرا تعظیم میکنن
کوک: چون این رستوران مال ددیتع
ات: (خنده) رفتیم روی یکی از صندلیا نشستیم ک گارسون اومد: خوش اومدین چی میل دارین
کوک: چی میخوای عشقم
ات: هرچی ددیم بخورع:)
(فشار چیع؟🗿)
کوک: خیلی خب ۲تا نودل و ی سوشی و دوکبودکی
ات: یاااا این همع رو کی میخورع
کوک: منو تو
گارسون : چشم
منو کوک مشغول حرف زدن شدیم گارسون اومد و غذا هامونو خوردیم و رفتیم سوار ماشین شدیم
ات: مرسی عشقم خیلی خوش گذشت
کوک: قربونت برم من خواهش میکنم
رسیدیم خونه لباسامونو عوض کردیم و روی تخت دراز کشیدیم و کوک منو از پشت بغل کرد و هر دفع سرمو میبوسید منم کم کم چشمام کم کم گرم شدن خوابیدم
صبح: از خواب بیدار شدم دیدم کوک جلوی اینه داشت کرواتشو درس میکرد خیلی جذاب شدع بود از توی اینه نگاهش بهم افتاد
کوک: صبح بخیر عشقم بیدار شدی
ات: صبح ت هم بخیر ددی اره بیدار شدم داری میری؟
کوک: ارع اومد نزدیک و لبامو بوسید
کوک: مراقب خودت باش بیبی
ات: توهم همینطور عشقم (لبخند)
کوک رفت
شرطا:
لایک:۵
ات: کوک
کوک: جانم عشقم
ات : کدوم لباس بهترع کوک از روی تخت پا شد و سوالی ب کمدم نگاه کرد
کوک: عاممم این
ات: مصتر جئون خیلی خوش سلیقه ای(خنده)
کوک: پس چی(خنده)
لباسمو پوشیدم:چطورع
اومد پیشونیمو بوسید: مثل همیشع خوشگلی بیبی
منم ی لبخندی زدم دستمو گرفت و پایین رفتیم سوار ماشین بنزش شدیم و راه افتادیم
کوک: کجا بریم بیب
ات: بریم خرید؟
کوک: باشع عشقم
رفتیم پاساژ و کلی خرید کردیم خیلی خوش گذشت سوار ماشین شدیم و راه افتادیم
کوک: گرسنت نیس عشقم
ات: چرا اتفاقا
کوک: شکموی خودی(خنده)
ات: یا من شکمو نیسم فق گرسنمع(خنده)
کوک: باشع اصن هرچی عشقم(خنده)
رفتیم توی ی رستورانی ک همع تعظیم کردن منم سوالی ب همع نگا میکردم
ات: کوک چرا تعظیم میکنن
کوک: چون این رستوران مال ددیتع
ات: (خنده) رفتیم روی یکی از صندلیا نشستیم ک گارسون اومد: خوش اومدین چی میل دارین
کوک: چی میخوای عشقم
ات: هرچی ددیم بخورع:)
(فشار چیع؟🗿)
کوک: خیلی خب ۲تا نودل و ی سوشی و دوکبودکی
ات: یاااا این همع رو کی میخورع
کوک: منو تو
گارسون : چشم
منو کوک مشغول حرف زدن شدیم گارسون اومد و غذا هامونو خوردیم و رفتیم سوار ماشین شدیم
ات: مرسی عشقم خیلی خوش گذشت
کوک: قربونت برم من خواهش میکنم
رسیدیم خونه لباسامونو عوض کردیم و روی تخت دراز کشیدیم و کوک منو از پشت بغل کرد و هر دفع سرمو میبوسید منم کم کم چشمام کم کم گرم شدن خوابیدم
صبح: از خواب بیدار شدم دیدم کوک جلوی اینه داشت کرواتشو درس میکرد خیلی جذاب شدع بود از توی اینه نگاهش بهم افتاد
کوک: صبح بخیر عشقم بیدار شدی
ات: صبح ت هم بخیر ددی اره بیدار شدم داری میری؟
کوک: ارع اومد نزدیک و لبامو بوسید
کوک: مراقب خودت باش بیبی
ات: توهم همینطور عشقم (لبخند)
کوک رفت
شرطا:
لایک:۵
۵۰.۲k
۱۸ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.