پارت هفتم

پارت هفتم

کوک:عااااا آقایون مهمون داریم، امیدوارم یادتون باشه
مین:کیو آوردی بچه؟
کوک:مراقب پشماتون باشید که قراره بریزه...عااام نامجون هیونگ قرص سر دردت همراهته؟
+فکر کنم تو ماشین باشه
_اوپا مهم نیست، کسی دیگه یادش نیست من وجود دارم
کوک:خب سوپرایز عزیز بیا داخل همه منتظرن
جیا، اروم اروم از پشت جونگ کوک رفت داخل اتاق، سرش پایین بود و موهای سفیدش بیشتر از قبل تو چشم همه معلوم بود
+جونگ کوک خواهر بزرگته؟
کوک:هیونگ یکوچولو طول میکشه بفهمی
مین:جونگ کوک شوخی میکنی دیگه؟جیا واقعا الان جلومه؟
کوک:میدونم تعجب کردین، ولی براتون بعدا توضیح میدم
+میشه بانو رو بهم معرفی کنید؟
کوک:جیا هستن، منجیر، استایلیست و میکاپ آرتیست سابق کمپانی
جین:دختر یکم حرف بزن دلمون تنگ شده بود برات*بغض*
_نمیدونم چی بگم، دلم واقعا براتون تنگ شده بود*بغض*
+میشه بگین چرا الان دلتنگ هم دیگه این؟ایشون هم منجیره مثل بقیه
هوپ:مستر ایشون جای خواهر همه ی ما بجز تو بود
_مهم نیست نامج...
+آقای کیم
_عذر میخوام