شروع دوباره پارت فیکبیتیاس

شروع دوباره پارت ۲۳ #فیک_بی_تی_اس


ا.ت و لوکا باهم رفتن دنبال آری و از مهدکودک آوردنش

÷: عمو لوکااا
*: آریی چطوری؟
÷: مرسی

نکته : آره چون خیلی از اوقات میرفت شرکت مامانش لوکا رو می‌شناخت و باهاشم میونه خوبی داشت

÷: میای خونه ما؟
*: نه میرم خونه خودم(لبخند)
÷: بیا بریم خونه مااا تورو خدااا ... میخوام اتاقمو نشونت بدمممم

*: قبلا نشونم دادی
÷: آممم ... یه چن تا چیزو عوض کردم میخوام دوباره ببینی
+: واقعا ؟ چیرو عوض کردیم ؟(خنده)
÷: عههه ... بیا دیگهه
+: لوکا اگه کاری نداری بیا
*: خیله خب (خنده)

رسیدن خونه و آری لوکا رو برد طبقه بالا تو اتاقش تا اتاقش و دوباره نشونش بده ... ا.ت هم قهوه درست کرد و مشغول آشپزی شد ... بعد از نیم ساعت آری و لوکا اومدن پایین

*: داری غذا درست میکنی؟
+: آره واسه چی تعجب کردی؟
*: آخه من که واسه شام نمیمونم
÷: نه خیر ... ما یه قانون داریم هرکی اومد دیگه باید واسه عذا هم بمونه
+: درسته(خنده)
*: باشه پس ممنون

÷: لوکا جووونمممم
+: آری چند بار بهت گفتم با اسم خالی صداش نزن بگو عمو
÷: عی بابا ... عمو لوکا میای باهم بازی کنیم؟
+: خستش نکن آری
*: نه مشکلی نیس آره بیا بازی کنیم

آری و لوکا رفتن بالا و مشغول بازی کردن شد ... نیم ساعت دیگه ا.ت اونا رو واسه شام صدا کرد ... لوکا اومد پایین

+: آری کو پس؟
*: اون خوابید
+: عه
*: آره گذاشتمش رو تختش نگران نباش
+: ممنون ... بیا شام بخوریم
*: باشه

ا.ت و لوکا نشستن و تا خواستن شروع کنن زنگ در خورد

+: ای بابا کیه این وقت شب

ا.ت رفت تا درو باز کنه ... درو باز کرد که ...


پارت جدیدددد هووو 🥳
توروخدا گزارش نکنید اه هرکی دوس نداره نخونه و فالو نکنه خب
دیدگاه ها (۵۸)

شروع دوباره پارت ۲۴ #فیک_بی_تی_اس که کوک رو دید+: کوک؟_: سلا...

شروع دوباره قسمت ۲۵ #فیک_بی_تی_اس *: بهتره من دیگه برم+: نه ...

شروع دوباره پارت ۲۲ #فیک_بی_تی_اس ا.ت رفت و لباسی که خودش طر...

شروع دوباره پارت ۲۱ #فیک_بی_تی_اس کوک ویو اون مدل لباسی که ا...

❣پارت ششم❣ویو جونگکوک: نمیدونم چراوقتی گفت چیزی دیگه ای نمیخ...

love Between the Tides³⁴شب برگشتم خونه ا/ت: تهیونگ تهیونگ: ت...

love Between the Tides²⁰چند روز بعدا/ت با خودم فکر میکردم که...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط