𝗠𝘆 𝘀𝘁𝗿𝗶𝗰𝘁 𝗯𝗼𝘆𝗳𝗿𝗶𝗲𝗻𝗱🎧
#𝗠𝘆_𝘀𝘁𝗿𝗶𝗰𝘁_𝗯𝗼𝘆𝗳𝗿𝗶𝗲𝗻𝗱🎧
↬#𝗽𝗮𝗿𝘁 17
↬#𝗮𝗿𝗺𝗶❦
ویو ا/ت
همه داشتن مشروب میخوردن ولی من نخوردم فقط سرم پایین بود داشتم گریه میکردم فیلیکس اون قدر مست بود که اصلا حواسش به من نبود
آنقدر اشک ریختم که شروع کردم به حق زدن(یه حسی که وسط گریه همیشه هست مثلا سک سکه میمونه نمیتونی خوب نفس بکشی یهو به هه هه اینا میافتی بهش میگن حق نمیدونی بدون عزیزم )
تهیونگ الکل نخورد همش داشت نگام میکرد نگاهش و نگاه آیدل های دیگه که مست بودن رو روی خودم حس میکردم
وقتی افتادم حق زدم تهیونگ فقط داشت نگاه میکرد با تعجب
صدای آهنگ رو بالا زدن همه از سر میز بلند شدن
هرکس دست دختر یا پسری رو گرفت و شروع کردن به رقصیدن
لولی یکی رو پیدا کرد افتاد با اون فیلیکس هم که مست شده بود سرش رو گزاشت روی میز و خوابش برد
الان فقط منو تهیونگ بودیم
سرمو گرفتم بالا با اشک داشتم نگاه میکردم
از سر جام تند بلند شدم رفتم سمت دستشویی
هیچ کس تو سرویس نبود بوی الکل و سیگار هم توی دستشویی هاشون میامد حالم بیشتر بهم خورد
صورتمو شستم گریهام بند نمیآمد الان دیگه راحت بودم
شروع کردم به بلند بلند گریه کردن
همین طور داشتم تو آینه به خودم نگاه میکردم و گریه میکردم
اوتقدر حالم بد بود که شروع کردم به بالا آوردن
همش داشتم بالا میاوردم
ادامه دارد.....؟.....؟
↬#𝗽𝗮𝗿𝘁 17
↬#𝗮𝗿𝗺𝗶❦
ویو ا/ت
همه داشتن مشروب میخوردن ولی من نخوردم فقط سرم پایین بود داشتم گریه میکردم فیلیکس اون قدر مست بود که اصلا حواسش به من نبود
آنقدر اشک ریختم که شروع کردم به حق زدن(یه حسی که وسط گریه همیشه هست مثلا سک سکه میمونه نمیتونی خوب نفس بکشی یهو به هه هه اینا میافتی بهش میگن حق نمیدونی بدون عزیزم )
تهیونگ الکل نخورد همش داشت نگام میکرد نگاهش و نگاه آیدل های دیگه که مست بودن رو روی خودم حس میکردم
وقتی افتادم حق زدم تهیونگ فقط داشت نگاه میکرد با تعجب
صدای آهنگ رو بالا زدن همه از سر میز بلند شدن
هرکس دست دختر یا پسری رو گرفت و شروع کردن به رقصیدن
لولی یکی رو پیدا کرد افتاد با اون فیلیکس هم که مست شده بود سرش رو گزاشت روی میز و خوابش برد
الان فقط منو تهیونگ بودیم
سرمو گرفتم بالا با اشک داشتم نگاه میکردم
از سر جام تند بلند شدم رفتم سمت دستشویی
هیچ کس تو سرویس نبود بوی الکل و سیگار هم توی دستشویی هاشون میامد حالم بیشتر بهم خورد
صورتمو شستم گریهام بند نمیآمد الان دیگه راحت بودم
شروع کردم به بلند بلند گریه کردن
همین طور داشتم تو آینه به خودم نگاه میکردم و گریه میکردم
اوتقدر حالم بد بود که شروع کردم به بالا آوردن
همش داشتم بالا میاوردم
ادامه دارد.....؟.....؟
۱۶.۰k
۲۴ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.