عشقسیاه

#عشق_سیاه

part28



^^(خنده زورکی... باورم نمیشه ته بیا بیرون کارت دارم

+چیه کاترینا

^^ته باورم نمیشه چطور تونستی رل بزنی تویی که فقد به کشتن و بالا رفتن فک میکردی الان دوست دختر دارییییی

+اره مشکلیه

^^تهههه

+من میرم توام بیا

ویو کاترینا

چی ته رل داره اون منو رد کرده و این دختررو انتخاب کرده

تو فکر این بودم که چجوری اینارو از هم جدا کنم و ته مال من شه که یه فکردی کردم

و رفتم پیش ته

+اومدی

^^عهوم

_ته من میرم اشپز خونه

^^چقد دختر کیوتیه من میرم پیشش(ات رو میگه)(تو دلش_ اره جون عمم کجاش کیوته)

رفتم پیش دختره ات

_چیه کاری داری

^^وایییییی(جیغ بلندی کشید)

_وااا چته تو

ویو ته

نشسته بودم و صدای جیغ شنیدم و رفتم

+چی شدهههه

^^تههه (بغض مثلا کیوت😒) اتتت منو هل داد و محکم خوردم ب کمدد

+چی اتتت

_چییی من کی هلت دادم

+کاترینا تو برو تو اتاق من بالا

ویو کاترینا

رفتم تو اتاق ته و خوشحال بودم که نقشم گرفت و با خودم گفتم.. صب کن ببینم تا اخر ک نمیتونم به این کار ادامه بدم پس
عامممم اره فهمیدم..... این کار رو میکنم

برش بک به شب

ویو ات


با ته تو اتاق بودم و اون دختره نچسب نمیدونم از ظهر کدوم گوریه
و دیدم در اتاق ته دارن در میزنن و ته هم گفت بیا تو

کاترینا بود

^^ته

+هوم؟

^^میشه بیای

+باشه الان میام

+چی شده

^^بیا بریم تو حیاط

رفتن تو حیاط

^^ته یه چیزی شده

ویوته

نمیدونم میخاست چی بگه
داشت میگفت که جیمین اومد

^^عه جیمین جه خوب شد که اومدی

==چی شده

^^ببین ته من ات رو دوست دارم که ابنو بهت میگم

+بگو دیگه عصبیم میکنی

^^خوب قبلش قول بده که عصبی نشی خوببب؟
دیدگاه ها (۰)

#عشق_سیاهpart29^^ببین ته من امروز پیش جانگ سو بودم ==+چییییی...

#عشق_سیاهpart30اونا هم اومدن پایین==ته چیه نصف شبی+تصمیممو گ...

#عشق_سیاهpart27چونن جلوی اینه بودیم دیدم که قد ته چقد ازم بز...

#عشق_سیاهpart26یهویی شونمو گرفت میخاست مشت بزنه که چشاشو بس...

جیمین فیک زندگی پارت ۶۴#

ات تو باتلاق ذهنی گیر کرده بود این اتفاق برای نمونه ۰۰۹ خیلی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط