MY FAVORITE ENEMY

"MY FAVORITE ENEMY"
GHAPTER:1
PART:۲۱

"ویو جنا"


کوک:...می مونه پایین تنت...

دست داغش و از رو پهلو هام کشید تا زیر شکمم وقتی دستش رو بند شلوارم قرار گرفت و خواست بازش که با ارنجم کوبیدم تو شکمش و این باعث شد عقب بره‌‌‌..

چرخیدم سمتش..

جنا: من هیچ نشونه و تتویی. نداره باشه؟؟!از الان به بعد با دلیلایه بیشتری ازیتم کن..

سمت تابم که رو زمین بود رفتم و سریع تنم کردمش.
و با برداشتن سویشرت و بطری از سالن بیرون رفتم و در محکم بستم..

بر گشتم اتاقم و در و بستم..
رو صندلی نشستم و از حرص چنگام و تو موهام فرو کردم.


وقتم داشت تموم می شد و نیم ساعت تا صبحوته مونده بود.

سریع دوش گرفتم و لباس فرمم و پوشیدم.

و رفتم سمت سالن غذا خوری..

"پرش زمانی به شام"

یونیفرمامم و شستم و لباس تمیز پوشیدم..

موهام و بالا سرم با یه کشه گوجه ایی بستم..

و همراه با یوری رفتیم سمت سالن غذا خوری..

طبق معممول یه میز و انتخواب کردیم که کسی دورش نشسته باشه.

شروع کردیم به خوردن که با صدایی سرم و بالا اوردم..

کوک:هعی بچه ها،وایسید.....همینجا میشینیم..

با یه خنده رو موخی که مشخص بود یه فکری تو کلشه نگام می کرد..

تهیونگ و دوستش امدن سمتمون..

از ظاهر تهیونگ مشخص بود راضی نیست اینحا بشینه..

جلومون طرف دیگه میز نشستن..

تهیونگ سرش و بالا نمی گرفت تا یه وقت چشمش بهم نخوره با این کارش خودمم سرم و پایین انداختم..

مگه میشه ناراحت نشم؟

صدایه رو مخ هانا رو شنیدم.

هانا:عشقم فکر می کردم خوشت نمیاد با ضعیفا پشت یه میز بشینی..

سرم و اوردم بالا و چپ چپ نگاش کردم..

جالب این بود جونگکوک اصلا به حرفش اهمیت نداد و منتظر یه حرکتی از من بود.

یوری از کنارم گفت:

_کسی مجبورت نکرده دلقک خانوم...میاونی پاشی بری..
هانا: دلقک و با من بودی؟؟؟
یوری:کی جز تو انقدر به خودش می ماله؟؟؟..یکمم نه..جوری مالیدی که ادم عادی برایه مهمونی نمی ماله..

جیمین بلند خندید.
و منم زدم زیر خنده..

هانا با دودی که از گوشاش می زد بیرون.
با اخم به یوری زول زد.

و با دست کوبید تو دل جیمین.

هانا: به چی میخندی؟؟؟جونگکوک نگاش کن...

جونگکوک داشت جنگالش و تو سالاد فرو نی کرد و ریلکس گفت:

_تو ام جوابش و بده بلد نیست؟

اینم بجایه طرفداریش بود.
__
بچه ها من ۶ تا پارت نوشتم ولی متاسفانه هر یه ساعت دوتا میتونم‌پست کنم
دیدگاه ها (۲۳۳)

"MY FAVORITE ENEMY"GHAPTER:1PART:۲۲"ویو جنا"اینم بجایه طرفدا...

"MY FAVORITE ENEMY"GHAPTER:1PART:۲۳"ویو جنا"یوری:اونا چی بود...

"MY FAVORITE ENEMY"GHAPTER:1PART:۲۰"ویو جنا"کوک:به این زودی....

"MY FAVORITE ENEMY"GHAPTER:1PART:۱۹"ویو جنا"جنا:من باید ازش ...

"MY FAVORITE ENEMY"GHAPTER:1PART:۶۸"ویو جنا".امد داخل و در و...

فرار من

ادامه ی پارت ⁵.....ویو جناجنا : تورو خدا بَرم نگردون پیش سوه...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط