دخترباغبان

#دختر_باغبان 🌱

#پارت_69

(جونگی رفت از اتاق بیرون)

ــ ا/ت

+چته؟

ــ الان ناراحتی؟

+پتو رو دور خودم پیچیدم روی تخت نشستم و زل زدم بهش.

+خودت چی فکر میکنی؟
نگاهی بهم انداخت و بعد اومد محکم بغلم کرد.

+آییی له شدم داری چیکار می‌کنی پیشی بد.

ــ پیشی بد؟

+آره پیشی بد.
ازم جدا شد و صورتشو نزدیک صورتم کرد و بهم زل زد.
منم که شیطونم گل کرده بود لپشو گاز گرفتم.

+لامصب چه لپاش خوشمزه بود.

ــ وحشی

+خودتی.
میخواستم از رو تخت بلند بشم که دستمو گرفت و انداختم تو بغل خودش.
+چیکار میکنی؟

ــ میخوام برات جبران کنم.

+و اونم لپمو گاز گرفت.
طوری محکم بود که بغضم گرفت.

+آییی(بغض

ــ چته تو.

+میخواستم از بغلش در بیام که نذاشت.

ــ خیلی آروم گرفتم.

+معلومه(بغض

ــ (گونه ا/ت رو بوسید)
حالا خوب شد؟

+آهوم
راستی مهمونا

ــ یادم رفته بود.

+زود لباسامون رو پوشیدیم و از اتاق بیرون رفتیم.

ــ ا/ت زیاد به الکس نزدیک نشو.

+خودم میدونم.

ــ باشه بریم.

ادامه دارد.............🌱
دیدگاه ها (۰)

#دختر_باغبان 🌱#پارت_70+یچیزیــ هوم+تو کی تا حالا خواهر داشتی...

#دختر_باغبان🌱#پارت_71جونگی:نمی‌خوام ا/ت مال منه.ــ نه خیرم م...

#دختر_باغبان 🌱#پارت_68جونگی: ا/تی+جونم راستی اسم منو از کجا ...

#دختر_باغبان #پارت_67ــ عجب حالا میخوای چیکار کنم؟+بیا کمکم ...

پارت ۵۸ فیک ازدواج مافیایی

⁴²ا/ت: کاری نکن من نرم کوک: فدات بشم برو خوشبگذره ا/ت: خدافظ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط