چند پارتی
چند پارتی
وقتی به عنوان عضو هشتم تورو گروگان میگیرن و....🦪🌊 پارت چهارم:////
نامجون{لعنتی...کجای این دختر!
تهیونگ{دلم نمیخواد این حرف روز بزنم ولی...خب...خب...ولش کن.
جین{حرفتو بزن ته.
تهیونگ{ممکنه که...خودش رفته باشه؟
جیهوپ{امکان نداره...هممون میدونیم مین هی از وقتی پا توی این حرفه گذاشته چقدر از دنیای بیرون ترس داره...بعدشم دلیلی نداره بخواد این کار رو بکنه.
تهیونگ{اخه چجوری وقتی خونه پر دوربین و بادیگارده ناپدید شده.
جونگ کوک {حق با تهیونگه...فقط اونه که از در مخفی خونه خبر داشت...تازشم هیچ کدوم از بادیگارد ها خش رو صورتشون نیوفتاده.
یونگی{بهتره به جای این چرت و پرت ها بگردیم دنبالش...درضمن بار اخرتون باشه راجب مین هی اینجوری حرف میزنین...اون دختر بی دست و پا تر از این حرف هاست*رفت به سمت ماشین*
جیمین{این چرا همچین کرد؟
جین{ناراحت نشو ته...خودت که میدونی مین هی حق خواهری به گردن هممون مخصوصا یونگی داره...این شرایط برای هممون سخته بهتره کمی صبر کنیم.
تهیونگ{درسته حق با توعه...بریم تا نیومده قورتمون بده.
*کارگاه بافندگی*
آجوما{خانوم جان خواهش میکنم غذاتون رو بخورین... آقا ببینن غذا نخوردیم عصبی میشن.
مین هی{به درک بزار عصبی شه...مردک زورگو... آجوما تو نمیدونی من برای چی اینجام؟
آجوما {خانوم جان من تنها چیزی که میدونم اینه که اگر این غذارو نخورین من بدبخت میشم.
مین هی {من تا نفهمم برای چی اینجام کوفت هم نمیخورم*داد بلند*
آجوما {خانوم جان لطف...
شی یان{این سر و صدا ها برای چیه؟
آجوما {ار...ارباب من...من...
شی یان{برو بیرون*جدی*
مین هی{برای چی منو اینجا زندانی کردی؟...من تا ندونم چرا اینجام هیچ کاری انجام نمیدم*داد*
شی یان{صدای ضریفی داری... مطمئنم دوست نداری برای همیشه قطعش کنم...نه؟*نیشخند*
مین هی {فکر کردی من ازت می ترسم؟...دارم بهت میگم من برای چی اینجام؟*بلند*...اگر بهم نگی جیغ می...اخ
شی یان{*دستم رو محکم روی گلوش گذاشتم*اگر نگم چیکار میکنی جیغ میزنی؟...از مادر زاییده نشده کسی منو تهدید کنه بعد توعه فسقلی...هوففف.
مین هی {دنیا داشت دور سرم می چرخید...فشار دستش هر لحظه بیشتر و بیشتر می شد...داشتم میوفتادم که دستش رو برداشت...روی زمین نشستم و هوا رو با ولع وارد ریه هام می کردم...تو هه...تو هه دی...هه دیوونه ای.
شی یان{دیونه*خنده بلند*...از دیوونه هم دیوونه ترم*پوزخند*
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
وقتی به عنوان عضو هشتم تورو گروگان میگیرن و....🦪🌊 پارت چهارم:////
نامجون{لعنتی...کجای این دختر!
تهیونگ{دلم نمیخواد این حرف روز بزنم ولی...خب...خب...ولش کن.
جین{حرفتو بزن ته.
تهیونگ{ممکنه که...خودش رفته باشه؟
جیهوپ{امکان نداره...هممون میدونیم مین هی از وقتی پا توی این حرفه گذاشته چقدر از دنیای بیرون ترس داره...بعدشم دلیلی نداره بخواد این کار رو بکنه.
تهیونگ{اخه چجوری وقتی خونه پر دوربین و بادیگارده ناپدید شده.
جونگ کوک {حق با تهیونگه...فقط اونه که از در مخفی خونه خبر داشت...تازشم هیچ کدوم از بادیگارد ها خش رو صورتشون نیوفتاده.
یونگی{بهتره به جای این چرت و پرت ها بگردیم دنبالش...درضمن بار اخرتون باشه راجب مین هی اینجوری حرف میزنین...اون دختر بی دست و پا تر از این حرف هاست*رفت به سمت ماشین*
جیمین{این چرا همچین کرد؟
جین{ناراحت نشو ته...خودت که میدونی مین هی حق خواهری به گردن هممون مخصوصا یونگی داره...این شرایط برای هممون سخته بهتره کمی صبر کنیم.
تهیونگ{درسته حق با توعه...بریم تا نیومده قورتمون بده.
*کارگاه بافندگی*
آجوما{خانوم جان خواهش میکنم غذاتون رو بخورین... آقا ببینن غذا نخوردیم عصبی میشن.
مین هی{به درک بزار عصبی شه...مردک زورگو... آجوما تو نمیدونی من برای چی اینجام؟
آجوما {خانوم جان من تنها چیزی که میدونم اینه که اگر این غذارو نخورین من بدبخت میشم.
مین هی {من تا نفهمم برای چی اینجام کوفت هم نمیخورم*داد بلند*
آجوما {خانوم جان لطف...
شی یان{این سر و صدا ها برای چیه؟
آجوما {ار...ارباب من...من...
شی یان{برو بیرون*جدی*
مین هی{برای چی منو اینجا زندانی کردی؟...من تا ندونم چرا اینجام هیچ کاری انجام نمیدم*داد*
شی یان{صدای ضریفی داری... مطمئنم دوست نداری برای همیشه قطعش کنم...نه؟*نیشخند*
مین هی {فکر کردی من ازت می ترسم؟...دارم بهت میگم من برای چی اینجام؟*بلند*...اگر بهم نگی جیغ می...اخ
شی یان{*دستم رو محکم روی گلوش گذاشتم*اگر نگم چیکار میکنی جیغ میزنی؟...از مادر زاییده نشده کسی منو تهدید کنه بعد توعه فسقلی...هوففف.
مین هی {دنیا داشت دور سرم می چرخید...فشار دستش هر لحظه بیشتر و بیشتر می شد...داشتم میوفتادم که دستش رو برداشت...روی زمین نشستم و هوا رو با ولع وارد ریه هام می کردم...تو هه...تو هه دی...هه دیوونه ای.
شی یان{دیونه*خنده بلند*...از دیوونه هم دیوونه ترم*پوزخند*
~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~~
۲.۵k
۱۹ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.