ایمجین از J_hope

دستشو محکم فشار دادی و داد زدی:
+جیهوپااااا...آیییییی..
_هیچی نیست بیب.نفس عمیق بکش، به کوچولومون فکر کن.
به صورت نگرانش نگاه کردی و لبخند بی جونی زدی . داشتی تو سیاهی چشماش غرق میشدی که در اتاق‌ عمل مثل غریق نجات ، به دادت رسید...
.

یه بار دیگه به ساعت نگاه کرد . خیلی دیر نشده بود ؟
توی فکر بود که در اتاق عمل باز شد و بچتون مثل فرشته ایی‌ که داخل کالسکه ی ابریشمیش به سمت بخش نوزادانان می‌بردند از جلوی چشمش رد شد.
با دیدن دکتر وقت رو تلف نکرد و سریع به سمتش دوید.
+ دکتر..پس همسرم کجاست؟
با دیدن سکوت دکتر یه چیزی ته قلبش فرو ریخت.
_اممم خوب جناب ، ما همه ی تلاشمون رو کردیم ولی بعضی وقت ها‌ تصمیم با یکی دیگه ست. متاسفانه همسرتون با تقدیم فرشته کوچولوتون به شما از دنیا رفتند.
دیگه حرف های دکتر رو نمی شنید و شاید سختی های بار روزگار روی دوشش ، مجبورش کرد که کنار دیوا بیمارستان بیوفته.

#madi ~ #Jhope ~ #BTS
@army_bts_ot7
دیدگاه ها (۷)

وانشات از Jimin

ایمجین از Suga

وانشات از Teahyung

وانشات از Jungkook

part19🦋-ترسوندمت بابایی ببخشید فرشته کوچولو {صورتش رو آروم م...

خیانت

●بال های سیاه و سفید○پارت 10

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط