𝐩:⅙

𝐩:⅙

که با دستای یکی برگشتم به پشتم نگاه

کردم یکی از نگهبان ها بود
&خانم بیاین تو ارباب کارتون داره
+بش

بلند شدم دنبالش راه افتادن رسیدیم به یه اتاق با در قرمز درشو باز کردن رفتم تم اتاق سیاه بود دیدم روی میزش

نشسته با خودکارش ور میره
+کارم داشتی
از میزش بلند شد امد سمتم

+چیکار میکنی
هی میرفتم عقب هی میومد جلو که اخر به دیوار خوردم دیگه راهی برای فرار

نداشتم بهش نگاه کردم دیدم 1سانتی منه اگه تکون بخورم بدنم به بدنش میخوره

+چی.. چیکار میکنی( لکنت)
/هوم میخام بدونم حس کردنت چجوریه یا نه که اون جئون ولت نمیکنه

+چ... چی
امد نزدیک سرشو برد داخل گردنم اول بوش کرد گفت

/هوم بوی خوبی میدی
بعد دندون های نیشو در اورد فرو کرد تو گردنم

+ایی درد میکنه ولم کن( لکنت با گریه)
بعد چند مین ولت کرد گفت
/هوم خونت خوشمزس( پوزخند)

+عوضی
بلند شدم داشتم میرفتم که گفت
/من که نگفتم برو پس نمیتونی بری

+چیی میخام برم تو اتاقم
/هوم ولی کارم باهات تموم نشده بیب گرل میخام اون جئون عوضی با چشم

ها خودش ببینه بیبی گرلش چقدر زجر میکشه
+چییی میخای چیکار کنی

/هوم خودت میفهمی بیب حالا برو تو اتاقت بیرون هم حق نداری بیای
+باش( ترس)