(دوست داشتنی) پارت 70
(دوست داشتنی) پارت 70
تهیونگ: عزیزم وایسا
ا.ت: به من نگو عزیزم
تهیونگ: ا.تتت جون
ا.ت: بهت میگم ولم کن
سریع رفتم دنبالش و
دستشو گرفتم
ا.ت: دستمو ول کن
تهیونگ: ول نمیکنم یه
لحظه وایسا خو نرو
ا.ت: چیشده (باداد و گریه)
تهیونگ: بیا بریم داخل برات
میگم
ا.ت: من داخل بر نمیگردم
تهیونگ:خب بیا بریم تو ماشیم
دستشو گرفتم و بغلش کردم و
بردمش تو ماشین گذاشتم درو
قفل کردم که نره
تهیونگ: حرفمو گوش بده
ا.ت: چیه سریع بگو
تهیونگ: ببین قشنگم
ا.ت: به من نگو قشنگم
تهیونگ: خب خانم یانگ
مامانم ناراحت شده که
دیده بهش دروغ گفتیم
ا.ت: اصلا اینجوری نیست
اون منو با خدمتکار هاهم مقایسه
کرد
تهیونگ:من نمیزارم فرار کنی بری
اخر ماله خودم میکنمت
ا.ت:نمیتونی
تهیونگ: میتونم
ا.ت: چرا اومدی دنبالم چرا
اومدی اگه نیومده بودی دنبالم
الان خودم تنها بودم داشتم زندگی
میکردم
تهیونگ: درکت میکنم وایسا یه
لحظه
رفتم پایین و دستشو گرفتم
و گفتم: مطمئن باش تو آخر
ماله خودمی اینو بدون
ا.ت: نمیتونی بدستم بیاری
تهیونگ: چرا میتونم
اینقدر نگو نمیتونم
رفتم دستش رو گرفتم
و بردم پیش مامانم
تهیونگ:...
#تهیونگ
#فیک
#سناریو
تهیونگ: عزیزم وایسا
ا.ت: به من نگو عزیزم
تهیونگ: ا.تتت جون
ا.ت: بهت میگم ولم کن
سریع رفتم دنبالش و
دستشو گرفتم
ا.ت: دستمو ول کن
تهیونگ: ول نمیکنم یه
لحظه وایسا خو نرو
ا.ت: چیشده (باداد و گریه)
تهیونگ: بیا بریم داخل برات
میگم
ا.ت: من داخل بر نمیگردم
تهیونگ:خب بیا بریم تو ماشیم
دستشو گرفتم و بغلش کردم و
بردمش تو ماشین گذاشتم درو
قفل کردم که نره
تهیونگ: حرفمو گوش بده
ا.ت: چیه سریع بگو
تهیونگ: ببین قشنگم
ا.ت: به من نگو قشنگم
تهیونگ: خب خانم یانگ
مامانم ناراحت شده که
دیده بهش دروغ گفتیم
ا.ت: اصلا اینجوری نیست
اون منو با خدمتکار هاهم مقایسه
کرد
تهیونگ:من نمیزارم فرار کنی بری
اخر ماله خودم میکنمت
ا.ت:نمیتونی
تهیونگ: میتونم
ا.ت: چرا اومدی دنبالم چرا
اومدی اگه نیومده بودی دنبالم
الان خودم تنها بودم داشتم زندگی
میکردم
تهیونگ: درکت میکنم وایسا یه
لحظه
رفتم پایین و دستشو گرفتم
و گفتم: مطمئن باش تو آخر
ماله خودمی اینو بدون
ا.ت: نمیتونی بدستم بیاری
تهیونگ: چرا میتونم
اینقدر نگو نمیتونم
رفتم دستش رو گرفتم
و بردم پیش مامانم
تهیونگ:...
#تهیونگ
#فیک
#سناریو
۱۴.۳k
۱۴ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.