اولین عشق زندگیم
اولین عشق زندگیم
P39
الو.....؟؟؟؟چی...؟؟؟بابام.....بابااااال(گریه)
( ویو ا.ت)
ناشناس : ا.ت بابات....مرده
+بابااااا......هق......بابا....هق...(گریه های شدید)
_ا.ت....ا.ت...چشیده؟. بابات چی؟ها...؟
+بابام...هق...مرده
_چی؟(تعجب)
اومد جلو و محکم بغلم کرد
توی بغلش احساس آرامش میکردم ولی گریه هام بند نمیومد
+ ح...حالا ....هق...چیکار....هق...کنم...هق...من...من...هق...دیگه...هق...کسی...هق...رو....ندارممممم....(گریه)
_ا.ت من هستم ...من پیشتم من تنهات نمیزارم بهت قول میدم
محکم تر توی بغلش منو فشرد گریه هام بیشتر شد
_ اشکال نداره گریه کن ...آغوش من همیشه برای تو بازه
(ویو کوک)
یعنی چی شده چطوری فوت کرده
باید ته توش رو در بیارم
همینطوری که داشتم توی بغلم گریه میکرد خوابش برد
بردمش توی اتاق خودم و روی تخت درازش کردم
میخواستم برم که دستم رو گرفت
+ ن..نرو ...هق....ت..تنهام...هق..نزار
نشستم روی تخت دستم رو روی سرش گذاشتم و نوازشش کردم
_ نمیرم
خوابش که سنگین شد بلند شدم و رفتم توی هال
گوشیم رو برداشتم
فکر نمی‌کنم که ا.ت کسب رو داشته که کارای باباش رو بکنه پس من باید دست به کار میشدم
گوشیم رو برداشتم
زنگ زدم به ته
_ته.....باید بریم یه جایی
×کجا؟
_میام دنبالت
×باش
سویچ ماشین رو برداشتم و رفتم
سوار ماشین شدم
باید می‌رفتیم سالن می‌گرفتیم
(پرش به وقتی که ا.ت رو بردن تو سالن عزاداری )
( ببینید توی فیلماشون دیدین که لباس های سیاه سنتی میپوشن اینجا هم همینطوره)
( ویو ا.ت)
به لطف جونگ کوک همه چی عالی بود اگه اون نبود فکر نمی‌کردم بتونم همچین مراسمی بگیرم
توی اتاق نشسته بودم که....؟؟؟
+ عمو...هق...هق..
& شالاپپپپ( صدای سیلی زدن )
زد...زد..توی گوشم؟؟؟
+ چ..چرا..هق...هق؟؟
& داداشم به خاطر تو مرد هروی در می آورد می ریخت توی حلق تو بدرد نخور هرزه پول اینجا رو چجوری در آوردی رفتی دزدی ؟ احمق نکنه رفتی دادی ؟؟ ها ؟
_ این چه طرز صحبته ؟ ( داد)
& ؟؟؟ ج....جناب...جئون؟؟؟
_ خجالت نمی‌کشی؟ جلوی من داری باهاش اینطوری حرف میزنی؟
&و..ولی این دختره هرزه......
_شالاپپپپ(صدای سیلی زدن)
_ چیه؟درد داشت؟ درد نداشت ؟
_شالاپپپپپپ( محکم تر)
_بازم درد نداشت ؟؟
&نه....نه... خواهش میکنم
دستش رو برد بالا که محکم تر بزنه دستش رو گرفتم
+ ن...نه...هق.....ولش..کن
_ برو کنار
مجبور بودم به حرفش گوش کنم
رفتم عقب
_شالاپپپپپپپپ(خیلی محکم)
آنقدر محکم زد که خون از دهنش پاشید بیرون
_ ازش عذر خواهی کن
& م..من..
_ ازش عذر خواهی کن( داد)
& ببخشید
_ حالا خوب شد ...گمشو
P39
الو.....؟؟؟؟چی...؟؟؟بابام.....بابااااال(گریه)
( ویو ا.ت)
ناشناس : ا.ت بابات....مرده
+بابااااا......هق......بابا....هق...(گریه های شدید)
_ا.ت....ا.ت...چشیده؟. بابات چی؟ها...؟
+بابام...هق...مرده
_چی؟(تعجب)
اومد جلو و محکم بغلم کرد
توی بغلش احساس آرامش میکردم ولی گریه هام بند نمیومد
+ ح...حالا ....هق...چیکار....هق...کنم...هق...من...من...هق...دیگه...هق...کسی...هق...رو....ندارممممم....(گریه)
_ا.ت من هستم ...من پیشتم من تنهات نمیزارم بهت قول میدم
محکم تر توی بغلش منو فشرد گریه هام بیشتر شد
_ اشکال نداره گریه کن ...آغوش من همیشه برای تو بازه
(ویو کوک)
یعنی چی شده چطوری فوت کرده
باید ته توش رو در بیارم
همینطوری که داشتم توی بغلم گریه میکرد خوابش برد
بردمش توی اتاق خودم و روی تخت درازش کردم
میخواستم برم که دستم رو گرفت
+ ن..نرو ...هق....ت..تنهام...هق..نزار
نشستم روی تخت دستم رو روی سرش گذاشتم و نوازشش کردم
_ نمیرم
خوابش که سنگین شد بلند شدم و رفتم توی هال
گوشیم رو برداشتم
فکر نمی‌کنم که ا.ت کسب رو داشته که کارای باباش رو بکنه پس من باید دست به کار میشدم
گوشیم رو برداشتم
زنگ زدم به ته
_ته.....باید بریم یه جایی
×کجا؟
_میام دنبالت
×باش
سویچ ماشین رو برداشتم و رفتم
سوار ماشین شدم
باید می‌رفتیم سالن می‌گرفتیم
(پرش به وقتی که ا.ت رو بردن تو سالن عزاداری )
( ببینید توی فیلماشون دیدین که لباس های سیاه سنتی میپوشن اینجا هم همینطوره)
( ویو ا.ت)
به لطف جونگ کوک همه چی عالی بود اگه اون نبود فکر نمی‌کردم بتونم همچین مراسمی بگیرم
توی اتاق نشسته بودم که....؟؟؟
+ عمو...هق...هق..
& شالاپپپپ( صدای سیلی زدن )
زد...زد..توی گوشم؟؟؟
+ چ..چرا..هق...هق؟؟
& داداشم به خاطر تو مرد هروی در می آورد می ریخت توی حلق تو بدرد نخور هرزه پول اینجا رو چجوری در آوردی رفتی دزدی ؟ احمق نکنه رفتی دادی ؟؟ ها ؟
_ این چه طرز صحبته ؟ ( داد)
& ؟؟؟ ج....جناب...جئون؟؟؟
_ خجالت نمی‌کشی؟ جلوی من داری باهاش اینطوری حرف میزنی؟
&و..ولی این دختره هرزه......
_شالاپپپپ(صدای سیلی زدن)
_ چیه؟درد داشت؟ درد نداشت ؟
_شالاپپپپپپ( محکم تر)
_بازم درد نداشت ؟؟
&نه....نه... خواهش میکنم
دستش رو برد بالا که محکم تر بزنه دستش رو گرفتم
+ ن...نه...هق.....ولش..کن
_ برو کنار
مجبور بودم به حرفش گوش کنم
رفتم عقب
_شالاپپپپپپپپ(خیلی محکم)
آنقدر محکم زد که خون از دهنش پاشید بیرون
_ ازش عذر خواهی کن
& م..من..
_ ازش عذر خواهی کن( داد)
& ببخشید
_ حالا خوب شد ...گمشو
۱.۳k
۲۷ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.