اشپزان پارت

#اشپزان پارت 4
دویدم سمتش وگفت :اشپز کیم چکتون
با تعجب برگشت بهم نگاه کرد گفت
سوکجین:هعی تو داشتی منو میخوردی حالا پول نمی خوام
یکم ناراحت شدم و گفتم
ا/ت:بجاش ی چیز دیگ میخوام
جین:چی مثلا
ا/ت :اشپزی بهم یاد بده
جین:هه نکنه تو کار اموز یه اشپز خونه ای
ا/ت:ارع کار اوموزم قرار ب یه جشنواره برم بخاطر همین میخوام بهم اشپزی یاد بدی
جین:جشنواره بین المللی اشپزان سئول
اون موقع اصلا حواسم نبود ک جینم اونجا ب عنوان یکی از رقیبامه
ا/ت: اره،بهم یاد بده
جین:من رقیبتم بچه
ا/ت :چک بده
بهم داد و رفتم سمت سطل زباله
ا/ت:چک و اصلا قبول نمی کنم زنگ بزن ب پلیس بیان ماشین و بخوابونن
شنیده بود سوکجین رو ماشین و وسایلی ک ب چشم میاد حساسه و از این خوصیصیاتش سو استفاده کردم
هاج و واج بهم نگاه میکرد و گفت
جین:یاد میدم
با احساس غرور رفتم جلوشو چک و دادم دستش و گفتم:بریم
جین:ها؟فردا الان گوشنمه
ا/ت:ها؟!شمارتو بهم بده
جین:....
فالوم کنین دیگ لدفا
دقیقا چن باره میگم ها؟!
دیدگاه ها (۲)

#اشپزان پارت 5حین:نکنه می خوای مخمو بزنی هاا/ت.:هن؟من .... ا...

#اشپزان پارت6بدو از اتوبوس پیاده شدم و همونجا جلوی اتوبوس ن...

#اشپزان پارت 3رفتم سمت ماشینم وسایل و داخلش گذاشتم و پشت فرم...

#فیک اشپزان پارت 2ب سمت فروشگاه رفتم ک چندتا مواد غذایی بخرم...

اولین مافیایی که منو بازی داد. پارت۲۹

اولین مافیایی که منو بازی داد. پارت۱۹

𝚙𝚊𝚛𝚝7ویو ات سرمو برگردوندم که با صورت درهم ریخته کوک مواجه ش...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط