از پارت قبل یه ذره ش نیومده بود

از پارت قبل یه ذره ش نیومده بود
اینه👇🏻
_ا.ت! آروم باش!(بغل کردنش

+م..من چیکار... کردم...

_نباید منو میبوسیدی! خون من وارد بدنت شده و تو الان... یه... خون آشامی...

+نه! من نمیخوام یه هیولا باشم!

یهو انگار یه سطل آب یخ ریختن رو سرم... اون مارو هیولا خطاب کرد...

_هیولا؟

+آره... نمیخوام هیولا باشممم(گریه

_پس تمام این مدت... منو به چشم هیولا میدیدی؟

*ا.ت ویو*
جا خوردم و متوجه گندی که زدم شدم

+چ..چی؟

_ولی.. ولی..ولی من هیولا نیستم! من خودم نمیخواستم اینجوری بدنیا بیام! نمیخواستم برای سیر شدن به انسان نیاز داشته باشم!(گریه ی آروم
دیدگاه ها (۲)

#طعم_خون PT:8*ا.ت ویو*واقعا نباید همچین چیزی میگفتم! اون داش...

#طعم_خون PT:9*ا.ت ویو*دستمو رو پایین کمرش گذاشتم و صورتمو دم...

عشق_اجباری PT.۱۷یه قسمتی از حرف هیونجین پاک شده حرفش:تو به م...

#طعم_خون PT:7 به خونه رسیدیم و به ا.ت یه دست لباس لش دادم تا...

꧁ 𝘿𝙖𝙧𝙠 𝙡𝙞𝙛𝙚 ꧂𝙥𝙖𝙧𝙩⁵⁴حرفی برای گفتن نداشتم... فقط سکوت کردم. ج...

اولین مافیایی که منو بازی داد. پارت۱0

# رز _ سیاه PART _ 43 تهیانگ: جلوش نشستم دستمو برم سمت صورتش...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط