MY FAVORITE ENEMY

"MY FAVORITE ENEMY"
GHAPTER:1
PART:۲۷

"ویو جنا"




_ازمون بعدیتون اینکه سرتون و زیر اب ببرید..باید ببینم کی بیشتر میتونه نفسش و زیر اب حبس کنه..

یوری بد بخت داشت سگ لرزه میزده.

ازشون دور شدم و با شمار دبیر رفتن زیر اب..

۱ دقیقه گذشت ..
و تا چند ثانیه بعد هانا پرید بیرون و سُلفه کرد.

و چند ثانیه هم بعد از اون یوری ..

و خب مشخصه کی امتیازارو گرفته.

هانا و یوری برگشتن رختکن..

و بعد از ازمون چند نفر نوبت به من رسید..

_اماده؟....سه،دو،یک..

تو اب پریدم.
میتونستم منجمد شدن ماهیچه ها و استوخونام و حس کنم ولی وقتی برایه تلف کردن نداشتم..

اولین دور که رفتم و برگشتم اوکی بود ولی بعدش سخت شد..

و وقتی صدایه بوق و شنیدیم امدیم بیرون.

رقیبم زود تر از من امد بیرون.

_جنا۳ دور،یجی۴ دور..

_خب ازمون بعدیی.

دندونام از شدت سرما به هم میخوردن..

_سه،دو،یک..

سرمون و داخل اب فرو کردیم..

مطمعنم چند ثانیه گذشته بود ولی من همین جوریشم نفسم بالا نمی امد‌.

واقعا نمیتونستم..

سرم و بیرون اوردم و از استخر امدم بیرون..

_جنا ۴۵ ثانیه.

حتی یک دقیقه ام نشد....

دیگه بقیه کلاس چه اهمتی داره؟؟

___
وقت ناهار بود.

با سویشرت و لباس گرم وارد غذا خوری شدیم..

اینجا مدرسه نیست.
شکنجه گاهه..

هنوزم به اب استخر فکر میکنم میلرزم.


خوشبختانه امروز در کنار غذا سوپ داغم بود.

که حصابی بهش نیاز داشتم.

فقط امیدوارم مریض نشم..
بخواطر ازمونا در روز فقط یک کلاس برگزار می شد.
و کلاس من برایه ۵ بعد از ظهر بود و باید برایه ازمون فردا تمرین‌میکردم.

[دو هفته گذشته بود و دقیقا سه هفته بود که داشتم امتحان میدادم.تو امتحانایه کتبیم موفق بودم،ولی به قول معاونمون من موقعه شکار به دفار خود کار نیاز ندارم..تو مبارزه واقعا ریدم چون حتی ۵ دقیقا ام دووم نیاوردم و مچ دستم و از دست دارم..تو کلاس شکارم واقعا نگه داشتن ابزارا واسم سخت بود.ولی خب تو گروه ۶ نفرمون چهارم شدم،زیادم بد نیست فقط ریدم*منتطق* ]

از خوشحالیه اینکه دیگه امتحانا تموم شد رو ابرا بودم‌.

ولی خب از نطر تمام مربیا باید سطحم و بالا ببرم فقط نمیدونم چجوری.
تا هفته بعد نتیج ازمون می امدم

مچ دستم باند پیچی شده بود..

در باره جونگکوک و تهیونگ...متوجه شدم که جزء کسایین که برایه ماموریت انتخواب شدن.

اون دوستشون که متوجه شدم اسمش جیمینه هم جزء گزینه ها بوده ولی بخواطر در رفتگی مچ پاش تو کلاسا نتونسته بره.

فکر اینکه انقدر خفن باشی که جز اولین گزینه ها انتخواب شی..
واقعا حس خوبیه..

و فردی مثل تهیونگ انقدر طرفدار داره بایدم از داشتن فامیلی مثل من خجالت بکشه.
یا یکی مثل جونگکوک باید براش ننگ باشه که من تو مدرسش باشم
دیدگاه ها (۳۷)

"MY FAVORITE ENEMY"GHAPTER:1PART:۲۸"ویو جنا".یا یکی مثل جونگ...

"MY FAVORITE ENEMY"GHAPTER:1PART:۲۹"ویو جنا"_فکر نمیکردم انق...

"MY FAVORITE ENEMY"GHAPTER:1PART:۲۶"ویو جنا".جنا/یوری:دخلمون...

"MY FAVORITE ENEMY"GHAPTER:1PART:۲۵"ویو جنا"و خب مشخصه که گر...

WISH MEET YOUPART 6ویو ا/ت. با زحمت از بین ون همه جمعیت ومدم...

پلیس. ابلیس. part²¹رفتم داخل استخر و یه پیشبند به ک...

چند پارتی نامجون{درخواستی}یوری:...باشه...پس من میرم...تو با....

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط