پارتکما

⭐‌پارت۱۹/کما⭐‌

دارای صحنه های هیجانی‼️🥵

-رفتم در زدم و بدون اینکه منتظر جوابش باشم وارد شدم و درو پشت سرم قفل کردم

تهیونگ:دیشب مست بودم ولی الان کاملا هوشیارم.و با کمال میل میخوام به کارم ادامه بدم..

+داشت دوباره بستم میومد منم نمی‌تونستم مانعش بشم خیلی ترسیدم ولی اینبار کنار تخت خواب وای نستادم که اتفاق دیشب نیوفته
آت:چیکار می‌کنی تهیونک؟نیا جلو تر

تهیونگ:می‌خوام که ثابت کنم عاشقتم

آت:اوکی آقا ثابت شد بهم

تهیونگ:پس باهام ازدواج می‌کنی؟

آت:چه ربطی دارههه؟


+ انگار امید وار شده بود سریع بادش خالی شد و بازم به سمتم قدم برداشت دوباره همون حس دیشب اومد سراغم و ترسیدم با هر قدمی که بر می‌داشت بیشتر میترسیدم و میرفتم عقب تا وقتی که دیوار رو پشتم حس کردم اونم داشت میومد به سمتم خواستم فرار کنم و دستاش از کنار صورتم گذشتن و رو ی دیوار فرود اومدن.
صورتشو آورد به سمتم و یه بوسه ریز رو لبام زد بعدش بعدش چشاشو بست و لباش گذاشت رو لبام ...خودشو نتونست هندل کنه و شدتشو زیاد کرد و با دستاش پشت گردنم و گرفت

آت:تهیونگ ولم کن دارم خفه میشم..
عوضی ولم کن..

تهیونگ:میخوای عوضی بودن واقعی رو نشونت بدم؟


هان میخوای؟؟😂😂
نخون تموم شد😂
فالو کن تا ادامشو بخونی😅
نظرتون برام خیلی ارزشمنده پس همون طور که لایک می‌کنی کامنت هم بزار❤️‍🩹
دیدگاه ها (۳)

⭐‌پارت ۲۰/کما⭐‌دارای صحنه های هیجانی‼️🥵 منو با یه حرکت از رو...

‌⭐پارت ۲۱/کما⭐‌تهیونگ:آت ببین من واقعا دوست دارم به خدا دوست...

⭐‌پارت۱۸/کما⭐‌گفت:تهیونگ:آت خیلی خوشگل شدی+ولی من که کاری نک...

⭐‌پارت ۱۷/کما⭐‌داری صحنه هیجانی‼️🥵-جونگ کوک منو جلو در پیاده...

𝐀 𝐒𝐭𝐫𝐚𝐧𝐠𝐞𝐫 𝐂𝐚𝐥𝐥𝐞𝐝 𝐚 𝐅𝐫𝐢𝐞𝐧𝐝𝐏𝐚𝐫𝐭𝟑𝟓ات هنوز گیج بود… نفس‌هاش تند...

پارت۱۴# حلقه_سکوت ویو تهیونگ * بعد از شستن ظرفا حسابی خسته ش...

گل وحشی منپارت ۷ ویو اتهمینطور داشتم کار میکردم که زیر دلم ی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط