- میگم چقدرمزه غذاهای مامان رو میده
- میگم چقدرمزه غذاهای مامان رو میده
شیلان : نوش جونت
نگاش کردم شال پوشیده بود یه تونیک مشکی طرح سنتی
شیلان : چیه نکنه باز می خوای اعتراض کنی
- نه همینجوری خیلی خوبه
شیلان : روتو برم
- اگه سختته شالتودر بیار
شیلان : سردمه اینارو پوشیدم فکر نکن واسه حرف تو بود
چیزی نگفتم یهو جیغ زد وگفت : هیرسا همه ای کشک بادمجون رو خوردی ....کوفتت بشه
کاسه ای خالی رو دادم بهش وگفتم : نوش جونم باشه
شیلان : نوش جونت
بلند شد رفت از کابینت قابلمه رو اورد وگفت : دست زدی بهش انگشتای درازتو خورد می کنم
خندیدم وگفتم : همون کافی بود
ولی بزار دولقمه دیگه بخورم سیر میشم
شیلان : عمرا یکمه
- خسیس
شیلان : خودتی
انگار ما نبودیم یک ساعت پیش دعوامون شده بود
- چی شد میدی
نشست وگفت : نع قیافه اتم اینجوری مظلوم نکنه که بهت نمیدم
- باشه خسیس می خواستم امشب بریم بیرون
یه لقمه گرفت ودستشوکشیدطرفم لقمه رو گرفتم وگذاشتم دهنم
- مرسی خیلی خوشمزه بود
بلند شدم ویه دلستر از یخچال در اوردم
شیلان پرید ودلستر رو ازم گرفت وگفت : مگه نمیگم نخور
- چرا؟!
شیلان : نباید بخوری الان برات یه شربت درست می کنم
- میرم پایین ومیام
از خونه اومدم بیرون وبا آسانسور رفتم پارکینگ تو ماشینم لباسمو درآوردم وبرگشتم بالا زنگ زدم شیلان در رو باز کرد
- آماده شو بریم بیرون
شیلان : یکم صبر کن
رفتم اتاقم لباس پوشیدم واومدم تو سالن شیلان لباس پوشیده بود وداشت شربت درست می کرد
- این چیه ؟!
شیلان : یه شربت خنگ خوشمزه مزه کن
یکم ازش خوردم یکم تند بود
- خوشمزه است
شیلان : بخور
- تو نمی خوری
شیلان : نه من نباید بخورم
- چطور
شیلان با خنده گفت : مال آدم های گرم مزاج
- اها تو یخ مزاجی حتما
شیلان : منظورم اون نیست
- چی ؟!
لبشو گزید وگفت : هیچی
شیلان : نوش جونت
نگاش کردم شال پوشیده بود یه تونیک مشکی طرح سنتی
شیلان : چیه نکنه باز می خوای اعتراض کنی
- نه همینجوری خیلی خوبه
شیلان : روتو برم
- اگه سختته شالتودر بیار
شیلان : سردمه اینارو پوشیدم فکر نکن واسه حرف تو بود
چیزی نگفتم یهو جیغ زد وگفت : هیرسا همه ای کشک بادمجون رو خوردی ....کوفتت بشه
کاسه ای خالی رو دادم بهش وگفتم : نوش جونم باشه
شیلان : نوش جونت
بلند شد رفت از کابینت قابلمه رو اورد وگفت : دست زدی بهش انگشتای درازتو خورد می کنم
خندیدم وگفتم : همون کافی بود
ولی بزار دولقمه دیگه بخورم سیر میشم
شیلان : عمرا یکمه
- خسیس
شیلان : خودتی
انگار ما نبودیم یک ساعت پیش دعوامون شده بود
- چی شد میدی
نشست وگفت : نع قیافه اتم اینجوری مظلوم نکنه که بهت نمیدم
- باشه خسیس می خواستم امشب بریم بیرون
یه لقمه گرفت ودستشوکشیدطرفم لقمه رو گرفتم وگذاشتم دهنم
- مرسی خیلی خوشمزه بود
بلند شدم ویه دلستر از یخچال در اوردم
شیلان پرید ودلستر رو ازم گرفت وگفت : مگه نمیگم نخور
- چرا؟!
شیلان : نباید بخوری الان برات یه شربت درست می کنم
- میرم پایین ومیام
از خونه اومدم بیرون وبا آسانسور رفتم پارکینگ تو ماشینم لباسمو درآوردم وبرگشتم بالا زنگ زدم شیلان در رو باز کرد
- آماده شو بریم بیرون
شیلان : یکم صبر کن
رفتم اتاقم لباس پوشیدم واومدم تو سالن شیلان لباس پوشیده بود وداشت شربت درست می کرد
- این چیه ؟!
شیلان : یه شربت خنگ خوشمزه مزه کن
یکم ازش خوردم یکم تند بود
- خوشمزه است
شیلان : بخور
- تو نمی خوری
شیلان : نه من نباید بخورم
- چطور
شیلان با خنده گفت : مال آدم های گرم مزاج
- اها تو یخ مزاجی حتما
شیلان : منظورم اون نیست
- چی ؟!
لبشو گزید وگفت : هیچی
۸.۵k
۱۴ شهریور ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.