نامزد من
#نامزد_من
پارت ۳
همین جور که داشتیم میرفتم یهو یه سگ پارس کرد لیا جیغ زد😐
ات:اع لیا تو چرا از سگا میترسی سگ به این کیوتی
لیا:همین جور که تو از گربع میترسی(ات جان گربه به این کیوتی چرا میترسی اخه😂)
ات:.......
هعی رسیدیم به رستوران و منو لیا رفتیم لباس هامون و پوشیدیم و رفتیم تا سفارش مشتری ها رو بگیریم
ویو کوک:اع چقدر خسته شدم برم رستوران یکم غذا بخورم
(چند دقیقه بعد)
کوک:اع ات اینجا کار میکنی
ات:اره از امروز شروع کردم
کوک:ام خوبه
یکی از مشتری ها:خانم بیاین اینجا لطفا
ات:الان میام
ات:بله کاری داشتین
مشتری:ببین توی آب هویج من مو هستش
ات:متمعانی؟؟
یه نگاهی انداختم ببینم راست میگه یا نه دیدم که اصلا هیچ مویی نیست
ات:آقا اینجا هیچ چی نیست
مشتری:ام میدونم
ات:پس چرا گفتی بیام؟؟!
مشتری:فقد شمارتو میخواستم
ات:به چه دلیل؟؟😐
مشتری: اوففف یه همچین دختر زیبا نباید سینگل باشه(دستشو گرفت)🗿
(اوه اوه آقا جان الان کوک زندت نمیزارع)
ویو کوک:دیدم اون مشتری عه داره ات رو اذیت میکنه دیگه آنقدر پیش رفت که دست اتو گرفت منم حرصم در اومد و رفتم یه مشت خوابموندم تو دهنش آنقدر زدمش که از د
پارت ۳
همین جور که داشتیم میرفتم یهو یه سگ پارس کرد لیا جیغ زد😐
ات:اع لیا تو چرا از سگا میترسی سگ به این کیوتی
لیا:همین جور که تو از گربع میترسی(ات جان گربه به این کیوتی چرا میترسی اخه😂)
ات:.......
هعی رسیدیم به رستوران و منو لیا رفتیم لباس هامون و پوشیدیم و رفتیم تا سفارش مشتری ها رو بگیریم
ویو کوک:اع چقدر خسته شدم برم رستوران یکم غذا بخورم
(چند دقیقه بعد)
کوک:اع ات اینجا کار میکنی
ات:اره از امروز شروع کردم
کوک:ام خوبه
یکی از مشتری ها:خانم بیاین اینجا لطفا
ات:الان میام
ات:بله کاری داشتین
مشتری:ببین توی آب هویج من مو هستش
ات:متمعانی؟؟
یه نگاهی انداختم ببینم راست میگه یا نه دیدم که اصلا هیچ مویی نیست
ات:آقا اینجا هیچ چی نیست
مشتری:ام میدونم
ات:پس چرا گفتی بیام؟؟!
مشتری:فقد شمارتو میخواستم
ات:به چه دلیل؟؟😐
مشتری: اوففف یه همچین دختر زیبا نباید سینگل باشه(دستشو گرفت)🗿
(اوه اوه آقا جان الان کوک زندت نمیزارع)
ویو کوک:دیدم اون مشتری عه داره ات رو اذیت میکنه دیگه آنقدر پیش رفت که دست اتو گرفت منم حرصم در اومد و رفتم یه مشت خوابموندم تو دهنش آنقدر زدمش که از د
۵.۶k
۳۱ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.