𝐩𝐚𝐫𝐭⁷
𝐩𝐚𝐫𝐭⁷
.....
☆ اِهم...سلام....مینجو چرا اینجا وایسادی ؟ پس ماشین خودت کو؟
+ عه سلام......آخه امروز چوی شی وون اومد دنبالمومنو رسوند . الان منتظرشم تا بیاد (باخودش:بسوزززززلاشیعوضیییی)
☆ چیییی؟ با اون مرتیکه ی بی فانوس رفت و آمد داری؟!!!!!!!!!(تعجب و خشم زیاااد)
+ درست صحبت کنااااا . حق نداری بهش توهینی کنی . اون رفیق چندین و چندسالهیمنه . بعد مدت ها دوری بلاخره دیدمش . بعد تو بهم میگی باهاش رفت و آمد نداشته باشم؟! . به اندازهی کافی هم میشناسمش، لازم نیست تو نگران این چیزا باشی . قرارمون رو یادت رفته؟ مگه قرار نذاشتیم تو کار هم دخالت نکنیم؟
☆ اوکی . هرطور راحتی
+همیشههمینومیگی آخرشمدخالت خودتو میکنی😐
خب......چوی شی وون هم اومد......من دیگه میرم فعلا
☆ فعلا(بازم عصبی😑)
(با خودش)واتتتتتت!؟اینقد صمیمی هستن که همو بغل میکننننن؟؟؟!!!!! برا هردوتون دارم(عصبانی زیاد)
+ چون میدونستم چانگ هی هنوز داره نگامون میکنه تصمیم گرفتم حرصش رو دربیارم. چوی شی وون رو بغل کردم و با خنده باهاش حرف زدم و هنوز اون نگاه سنگین چانگ هی رو حس میکردم . ولی خب دیگه برام مهم نبود .
* اون چانگ هی بود ؟
+ اوهوم. با اون قیافش 😒
* حالاچرا اینقد ازش عصبانی هستی؟مگه دوسش نداشتی !
+ دیگه ندارم . ی چیزایی فهمیدم که ای کاش نمیفهمیدم .
* حالا چیکار کرده ؟
+ چیکار کرده؟ دیگه میخواستی چیکار کنه؟ تو زمان های متفاوت با چنتا دختر تو هتل های متفاوت چیز کرده....
* اَیییششش شیبااااال . اینقد دوست دارم این مرتیکه ی حرو*زاده روبزنماز وسطجرشبدم(عصبانیت زیاد)
+ حالا بیخیالش . نمیخوام امشب رو با حرف زدن درموردش خراب کنم .
* راست میگی . ارزشش رو نداره .
ایول،خوبه که دیگه دوسش نداره . حالا بازی به نفع من شده .(با خودش)
+ رسیدیم شهربازی کلی خوش گذروندیم و بعدشم رفتیم شام خوردیم .
موقعیت : رستوران ، درحال خوردن شام
چوی شی وون؟
* بله
+ میگمااا ، تو اینقدر جذاب و خوشتیپ هستی ، شغل خوبیم داری چرا هنوز سینگلی؟ وقتشه بلاخره ی پارتنر خوب انتخاب کنی .
* راستش انتخاب کردم . خیلی وقتم هست که انتخابش کردم . فقط منتظر ی موقعیت مناسبیم که بهش بگم . و اینکه نمیدونم اگه بهش بگم قبولم میکنه یا نه! (افسوس و ناراحتی)
+ چیییییی؟ خیلی بیشعوری ، چرا به من نگفتی . حالا بگو ببینم کی هست ؟ خوشگله؟چند سالشه؟شغلش چیه؟چطور دختریه؟چطور....
* وایسا بابا چقدر سوال داری😂🤦♀️نمیتونم بگم کیه. ولی خیلی خوشگله. همسن توعه . مث خودته دیگه ، توکار مدلینگ و ایناس...
#رمان#عاشقانه#رازآلود
.....
☆ اِهم...سلام....مینجو چرا اینجا وایسادی ؟ پس ماشین خودت کو؟
+ عه سلام......آخه امروز چوی شی وون اومد دنبالمومنو رسوند . الان منتظرشم تا بیاد (باخودش:بسوزززززلاشیعوضیییی)
☆ چیییی؟ با اون مرتیکه ی بی فانوس رفت و آمد داری؟!!!!!!!!!(تعجب و خشم زیاااد)
+ درست صحبت کنااااا . حق نداری بهش توهینی کنی . اون رفیق چندین و چندسالهیمنه . بعد مدت ها دوری بلاخره دیدمش . بعد تو بهم میگی باهاش رفت و آمد نداشته باشم؟! . به اندازهی کافی هم میشناسمش، لازم نیست تو نگران این چیزا باشی . قرارمون رو یادت رفته؟ مگه قرار نذاشتیم تو کار هم دخالت نکنیم؟
☆ اوکی . هرطور راحتی
+همیشههمینومیگی آخرشمدخالت خودتو میکنی😐
خب......چوی شی وون هم اومد......من دیگه میرم فعلا
☆ فعلا(بازم عصبی😑)
(با خودش)واتتتتتت!؟اینقد صمیمی هستن که همو بغل میکننننن؟؟؟!!!!! برا هردوتون دارم(عصبانی زیاد)
+ چون میدونستم چانگ هی هنوز داره نگامون میکنه تصمیم گرفتم حرصش رو دربیارم. چوی شی وون رو بغل کردم و با خنده باهاش حرف زدم و هنوز اون نگاه سنگین چانگ هی رو حس میکردم . ولی خب دیگه برام مهم نبود .
* اون چانگ هی بود ؟
+ اوهوم. با اون قیافش 😒
* حالاچرا اینقد ازش عصبانی هستی؟مگه دوسش نداشتی !
+ دیگه ندارم . ی چیزایی فهمیدم که ای کاش نمیفهمیدم .
* حالا چیکار کرده ؟
+ چیکار کرده؟ دیگه میخواستی چیکار کنه؟ تو زمان های متفاوت با چنتا دختر تو هتل های متفاوت چیز کرده....
* اَیییششش شیبااااال . اینقد دوست دارم این مرتیکه ی حرو*زاده روبزنماز وسطجرشبدم(عصبانیت زیاد)
+ حالا بیخیالش . نمیخوام امشب رو با حرف زدن درموردش خراب کنم .
* راست میگی . ارزشش رو نداره .
ایول،خوبه که دیگه دوسش نداره . حالا بازی به نفع من شده .(با خودش)
+ رسیدیم شهربازی کلی خوش گذروندیم و بعدشم رفتیم شام خوردیم .
موقعیت : رستوران ، درحال خوردن شام
چوی شی وون؟
* بله
+ میگمااا ، تو اینقدر جذاب و خوشتیپ هستی ، شغل خوبیم داری چرا هنوز سینگلی؟ وقتشه بلاخره ی پارتنر خوب انتخاب کنی .
* راستش انتخاب کردم . خیلی وقتم هست که انتخابش کردم . فقط منتظر ی موقعیت مناسبیم که بهش بگم . و اینکه نمیدونم اگه بهش بگم قبولم میکنه یا نه! (افسوس و ناراحتی)
+ چیییییی؟ خیلی بیشعوری ، چرا به من نگفتی . حالا بگو ببینم کی هست ؟ خوشگله؟چند سالشه؟شغلش چیه؟چطور دختریه؟چطور....
* وایسا بابا چقدر سوال داری😂🤦♀️نمیتونم بگم کیه. ولی خیلی خوشگله. همسن توعه . مث خودته دیگه ، توکار مدلینگ و ایناس...
#رمان#عاشقانه#رازآلود
۱۰.۳k
۲۲ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.