پارت35 دلبربلا
#پارت35 #دلبربلا
یه بسته بزرگ سی و دوتایی نسکافه و دوتا پاکت آبمیوه پرتقال و یه بسته بزرگ شکلات تلخ
خب دیگه خوراکی بسه
رفتم سمت مواد غذایی اون بیشعورا که مطمئنم الان فقط به فکر شکمشونن
چایی و رب و روغن و برنج و قند و پنیر و خمیر پیتزا و سس و سوسیس و انواع کنسرو ها وشامپو و ...
یا قمر بنی اصغر ایناکه خودشون دونا سبد شدن
خلاصه با دوتا سبد که تا خر خره پر بودن رفتم تا حساب کنم
بعد ازینکه همرو فاکتور کرد کارتمو دادم تا بکشه
_رمز؟
_2803
وسیله هارو گذاشتم داخل پلاستیک
همون گوشه تکیه دادم تا بچه ها اومدن
_خودتون حساب کنین من مال خودمو حساب کردم
دنیا گفت
_بیشعور صبر میکردی ما هم میومدیم بعد حساب میکردی
_برو بابا همین که مواد غذایی و شوینده هارو هم حساب کردم کلاتو بنداز هوا
_خسیس
خریداشو که گذاشت روی میز چشم خورد به هزاران چرت و پرت
که از بین همشون چشم رفت روی شیر خشک بچه
جیغ کشیدم و گفتم
_دنیاااااا
_همه بر گشتن سمتم
وای مامان چه همه دنیا
_جونم دلبر
_مرگو دلبر این شیر خشک چیه
چیه
دستشو گذاشت روی شیکمشو گفت
_مال نینیمه
_الهم اشفعا کل المریض
سونیا گفت
_آمین
دنیا گفت
_انقدر دعا نکنین فایده نداره
زنه که پشت صندوق بود داشت بهمون میخندید
بعد از کلی مسخره بازی از جانب دنیا برگشتیم خونه
خوراکیامو باید میزاشتم یه جایی که از دست اینا در امان باشن
عمشونو چپوندم تو چمدونم و گذاشتمشون تو کمدم
با کمک بچه ها وسایلارو چیدیم توی یخچال و دنیا رو فرستادیم سوسیس سرخ کنه برامون
وقتی خوردیم ظرفارو هم دادیم سونی بشوره و همگی رفتیم تمرگیدیم
فردا باید میرفتیم دانشگاه
....................................
دررررررینگگگگک درییییینگ
_ای مرگ ای درد ای کوفت ای زهر خر
اه اه اه
با چشای بسته رفتم دستشویی و صورتمو شستم
یه لگدم زدم به در اتاق بچه ها و سونی رو بیدار کردمو اونم با مگس کش زد تو سر دنیا و اونم بیدار شد هممون سریع حاضر شدیم و داشتیم میرفتیم که سونیا گفت
_وایسین یه لحظه
و رفت سمت یخچال
سه تا دونات آورد و داد بهمون
مثه خر گرفتیمو خوردیم
پس فردا ثنا گوساله میاد ایران ای مرگش بشه الهی حتما اونجا یکیو تور کرده واسه خودش
هعی روزگار من که آخر سینگل به گور میشم
لایک و کامنت فراموش نشه عزیزان😍 😍
یه بسته بزرگ سی و دوتایی نسکافه و دوتا پاکت آبمیوه پرتقال و یه بسته بزرگ شکلات تلخ
خب دیگه خوراکی بسه
رفتم سمت مواد غذایی اون بیشعورا که مطمئنم الان فقط به فکر شکمشونن
چایی و رب و روغن و برنج و قند و پنیر و خمیر پیتزا و سس و سوسیس و انواع کنسرو ها وشامپو و ...
یا قمر بنی اصغر ایناکه خودشون دونا سبد شدن
خلاصه با دوتا سبد که تا خر خره پر بودن رفتم تا حساب کنم
بعد ازینکه همرو فاکتور کرد کارتمو دادم تا بکشه
_رمز؟
_2803
وسیله هارو گذاشتم داخل پلاستیک
همون گوشه تکیه دادم تا بچه ها اومدن
_خودتون حساب کنین من مال خودمو حساب کردم
دنیا گفت
_بیشعور صبر میکردی ما هم میومدیم بعد حساب میکردی
_برو بابا همین که مواد غذایی و شوینده هارو هم حساب کردم کلاتو بنداز هوا
_خسیس
خریداشو که گذاشت روی میز چشم خورد به هزاران چرت و پرت
که از بین همشون چشم رفت روی شیر خشک بچه
جیغ کشیدم و گفتم
_دنیاااااا
_همه بر گشتن سمتم
وای مامان چه همه دنیا
_جونم دلبر
_مرگو دلبر این شیر خشک چیه
چیه
دستشو گذاشت روی شیکمشو گفت
_مال نینیمه
_الهم اشفعا کل المریض
سونیا گفت
_آمین
دنیا گفت
_انقدر دعا نکنین فایده نداره
زنه که پشت صندوق بود داشت بهمون میخندید
بعد از کلی مسخره بازی از جانب دنیا برگشتیم خونه
خوراکیامو باید میزاشتم یه جایی که از دست اینا در امان باشن
عمشونو چپوندم تو چمدونم و گذاشتمشون تو کمدم
با کمک بچه ها وسایلارو چیدیم توی یخچال و دنیا رو فرستادیم سوسیس سرخ کنه برامون
وقتی خوردیم ظرفارو هم دادیم سونی بشوره و همگی رفتیم تمرگیدیم
فردا باید میرفتیم دانشگاه
....................................
دررررررینگگگگک درییییینگ
_ای مرگ ای درد ای کوفت ای زهر خر
اه اه اه
با چشای بسته رفتم دستشویی و صورتمو شستم
یه لگدم زدم به در اتاق بچه ها و سونی رو بیدار کردمو اونم با مگس کش زد تو سر دنیا و اونم بیدار شد هممون سریع حاضر شدیم و داشتیم میرفتیم که سونیا گفت
_وایسین یه لحظه
و رفت سمت یخچال
سه تا دونات آورد و داد بهمون
مثه خر گرفتیمو خوردیم
پس فردا ثنا گوساله میاد ایران ای مرگش بشه الهی حتما اونجا یکیو تور کرده واسه خودش
هعی روزگار من که آخر سینگل به گور میشم
لایک و کامنت فراموش نشه عزیزان😍 😍
۱۱.۰k
۱۰ اسفند ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.