سرنوشت
#سرنوشت
#Part۸۴
ـــ بزار ببینم چشما چی میگن عه اینا که فقط توش ابه چرا گریه کردی
.: وضعیتمو دیدی و الان اینو میگی ترسیده بودم خوب
سرشو تکون دادو دستمو گرفت و راه افتاد انگار پیاده اومده بودو خبری از ماشینش نبود کلی راه رفتیم و به هتل رسیدیم دلم به دوش اب سرد میخاست ولی روم نمیشد جلوی یه مرد برم حموم با من من گفتم
.: من.... من باید
هنوز حرفم تموم نشده بود که از جاش بلند شدو گفت
ـــ من میرم بیرون کار دارم توهم راحت باش
خوشحال اینکه متوجه شد بسمت حموم رفتم وانو پر اب کردم و رفتم داخلش اب سرد حالمو خوب کرد اصلا اب داغ یا ولرم دوس نداشتم بعد از حموم کردن دور موهام حوله کوچیکی بستم با حوله بزرگ خودمو خشک کردم و یه هودی و شلوار لشی به تن کردم و فقط مونده بود موهامو خشک کنم گرم خشک کردن موهام بودم که کسی تقه ای بدر زد دروباز کردم که یکی از پرسنل هتل بود یه تیکه کاغذ بهم داد و رفت کاغذو باز کردم توش به کره ای نوشته بود بیا لابی هتل منتظرم میدونستم مال تهیونگه سشوارو توی کشوی کمد گذاشتم موهام صلف بود و نیازی به مرتب کردن نداشت جتری هامو مرتب تو صورتم ریختم و ارایش کمرنگی کردم و با همون هودی و با برداشتن کیفم از اتاق رفتم بیرون....
#Part۸۴
ـــ بزار ببینم چشما چی میگن عه اینا که فقط توش ابه چرا گریه کردی
.: وضعیتمو دیدی و الان اینو میگی ترسیده بودم خوب
سرشو تکون دادو دستمو گرفت و راه افتاد انگار پیاده اومده بودو خبری از ماشینش نبود کلی راه رفتیم و به هتل رسیدیم دلم به دوش اب سرد میخاست ولی روم نمیشد جلوی یه مرد برم حموم با من من گفتم
.: من.... من باید
هنوز حرفم تموم نشده بود که از جاش بلند شدو گفت
ـــ من میرم بیرون کار دارم توهم راحت باش
خوشحال اینکه متوجه شد بسمت حموم رفتم وانو پر اب کردم و رفتم داخلش اب سرد حالمو خوب کرد اصلا اب داغ یا ولرم دوس نداشتم بعد از حموم کردن دور موهام حوله کوچیکی بستم با حوله بزرگ خودمو خشک کردم و یه هودی و شلوار لشی به تن کردم و فقط مونده بود موهامو خشک کنم گرم خشک کردن موهام بودم که کسی تقه ای بدر زد دروباز کردم که یکی از پرسنل هتل بود یه تیکه کاغذ بهم داد و رفت کاغذو باز کردم توش به کره ای نوشته بود بیا لابی هتل منتظرم میدونستم مال تهیونگه سشوارو توی کشوی کمد گذاشتم موهام صلف بود و نیازی به مرتب کردن نداشت جتری هامو مرتب تو صورتم ریختم و ارایش کمرنگی کردم و با همون هودی و با برداشتن کیفم از اتاق رفتم بیرون....
۱۱.۲k
۰۳ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.