فیک وقتی خواهر نامجون هستی و جین عاشقته

پارت۸
که دیدم پر.یودم
+وایییییییی حالا چی کار کنم باید به جین بگم آره
+جین ی چی بگم
_بگو
+خوب راستش من پر.یودم
_الان پد میخوای
+آره اگه میشه برام می خری
_حتما
وای چقدر خجالت کشیدم
_بیا اینم پد
+ممنون
رفتم گزاشتم و اومدم بیرون
+بریم پیش بچها که نگران شدن
_بریم


&کجا بودید
+رفتیم سرویس بهداشتی و اومدیم
#خوب الان باید بریم اتاق فرار
همه.بریم
همه رفتیم داخل
+بچها کجایید،گم شدم(گریه)
که ی جن جلوم ایستاد
+جیغغغغغغغغغغغغغغغغغغغ
+کمک ای دلم
+کسی اینجا نیست
یکی دستش رو گزاشت روی شونم
+جیغغغغغغغغغغغ
+کیه(گریه)
_یعنی در این حد از اتاق فرار میترسی
+دستم رو بگیر میترسم(گریه)
جین دست جنی رو گرفت
+ای دلم درد می‌کنه
_جین جنی رو بغل کرد
+یاااا چی کار میکنی
_مگه نگفتی دلم درد می‌کنه
+ممنون
_کاری نکردم
_وقتی جنی رو بغل کردم عشقم بهش بیشتر شد
+اونجا خروجی
_میخای دوباره بریم
+نهههههه
_باشه بابا
+حالا منو بزار پایین که بچها فکر بد بد میکنند
_باشه
:کجا بودید
_خواهر تو دیگه گوشم رو کر کرد
+یاااا
داشتیم می‌رفتیم که






#فیک