🎇تنفر تبدیل به عشق🎇پارتـ⁸

و........
دیدم امیر پشتمه از صورتش میشد فهمید چقدر عصبانیه......

#امیر
با داد گفت:(( ساعت چنده؟!


گفت:(( ۱ نصفه شبه!!!!
ببین امیر برات توضیح میدمـ....!

#امیر
گفت:(( فقط خفه شو....


گفت:(( امیر تو شهر گشت میزدم حواسم به ساعت نبود ناخودآگاه چشمم به ساعت افتاد باور کن دارم راست میگم.....!

#امیر
گفت:(( خفه شو.....!
بعد گوشیشو از تو جیبش آورد بیرون و نشون ا.ت داد و گفت:(( تو تویِ این عکس چه غلطی میکنی؟!


گفت:(( فتوشاپیه.....!

#امیر
گفت:(( حرفی غیر از این نداشتی هرزه؟!


گفت:(( میگم این فتوشاپه من اصلا با اینا نبودم چرا باور نداری؟!

#امیر
گفت:(( حرفای یه هرزه فقط دروغه!!!!


گفت:(( من بهت واسه ی بار دوم اعتماد کردم ولی تو فقط به خاطر یه عکس فتوشاپی به من میگی هرزه آشغال عوضی!!!!

ا.ت بدو بدو از عمارت رفت بیرون....
که......



🎇اینم پارتـ⁸🎇
دیدگاه ها (۱)

🎇تنفر تبدیل به عشق🎇پارتـ⁹

🎇تنفر تبدیل به عشق🎇پارتـ¹⁰

🎇تنفر تبدیل به عشق🎇پارتـ⁷

🎇تنفر تبدیل به عشق🎇پارتـ⁶

پارت 8 جونگکوک:وایسا ا/ت: بله جونگکوک: هیچی برو ا/ت: وا چشه ...

پارت ۲ فیک مرز خون و عشق

love Between the Tides²⁷بهش ضربه میزدم ولی ولم نمیکرد ادامه ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط