داشتم نگاهت می کردم

داشتم نگاهت می کردم
که ناگهان باد بازی اش گرفت
روسری ات افتاد
و جهانم
پر شد از گیسوان تو
تقصیر خودت شد
که من
غرق شدم
در افعال بعیدی مثل
او هم دوستت دارد
او هم عاشق توست
او هم دارد به تو فکر می کند
او هم ...
او هم ...
او هم ...
دنبال ادامه شعر نگردید ...
من
مثل هر شب
با این خیال ها خوابم برد ...

#سجادداغستانی
دیدگاه ها (۱۱)

نمی دانم چرا می گویم، آه از دست تو!دست های تو،زیباترین فعل ه...

کاش جای اندوه را عشق می گرفتجای جنگ را آغوشکاش "تنهایی" نبود...

از میان قصه های مادربزرگ قصه ی فرشته ای با بال های شیشه ایو ...

خدا همیشه به دیوانه ها حواسش هستگذاشت سرخ ترین سیب، سیب من ب...

گل وحشی منپارت ۲پدر ات: خفهههه شوووو...دختره ی هرزههه (و یه ...

خون آشام من My vampire 🦇 part19 لوری: دوست پسرم ات: خب به عن...

شاخه نباتم💙🫂🖇من چه میدانستم بودنت این همه حال خوش دارد. نمید...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط