با پایین رفتن تخت ک نشونه این بود کسی رو تخت نشست به خودم ...

ℙ𝕒𝕣𝕥⁴⁵

با پایین رفتن تخت ک نشونه این بود کسی رو تخت نشست به خودم اومدم!
+تهیونگ!!
جیسونگ=(پوزخند)جانم
با شنیدن صدای ناآشنا از جام پریدم!
خواستم بلند شم ک دلم درد گرفت!
+آخخ
خندید!!
جیسونگ=میبینم بد به خاطر تهیونگ درد میکشی!! آره اون از بچگیشم میخواست دخترا رو به درد و عذاب بندازه!! اصلا عاشق این بود دلیل درد کشیدن اونا باشه!!
+گمشو عوضی!!
جیسونگ=اِه..اِه! کجا برم؟ تازه اومدم!!
+گمشو
عصبی شد و غرید!
جیسونگ= ببین نیومدم چرت و پرت تحویلم بدی!! خوب گوش کن تو امروز باید اعتراف کنی ک این بچه از تهیونگ نیس میفهمیی!!
+ببند دهنتو آشغال!! اعتراف چیه! این بچه مال تهیونگه!!!
جیسونگ=...

هایی من دیگه نمی رم
می دونم این پارت کمه ولی شرایطم نداره🙂

ߊ‌ܭَـܝ‌ ܩـیـ ܟܿـوߊ‌یـ ܢ̣ـܦ̈ـیـܢܚ݅ـو ܢ̣ـܟܿـوܝ̇ߺـیـ ܠـߊ‌یـܭـ ܭـܝ̇ߺـ ܢ̣ـیـܢ̣ـ🍷🫀
#فیک
#اسمات
#ات
#ته
#فلیکس
#کمکم‌کنید
#بی‌تی‌‌اس
#ارمی
#استری‌کیدز
#استی
#هان
#جیسونگ
#رمان
#ادمین
#لایک
#کامنت
#پارت
#اسمات
دیدگاه ها (۱۶۲)

𝕡𝕒𝕣𝕥⁴⁶با فرو رفتن تخت ک نشانه نشستن کسی کنار تخت بود ب خودم ...

چرا اینقدر حمایتا کم شدهههقهر می کنمااا🥲

𝕡𝕒𝕣𝕥⁴⁴چند دقیقه دیگ مهمونی شروع می‌شد!سریع موهامو درست کردم ...

𝕡𝕒𝕣𝕥⁴³پرش زمانی امارت!به تهیونگ ک جنتلمنانه جلوتر از من حرکت...

عشق رمانتیک من❤😎پارت ۴۵هینا: جونگ هی میخواد بهش تجاوز کنه به...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط