وقتی ازت متنفر بود...
وقتی ازت متنفر بود...
پارت بیست و هشتم
ویو بورام
+این پولت حالا گمشو بیرون
که....
که تهیونگ یه سیلی محکم نصیب گونم کرد
_دوست دارم دلیل نمیشه هر غلطی میخوای بکنی اینو زدم تا بفهمی با من چجوری رفتار کنی
+هه دیدی ؟! تو از همین الان داری من رو میزنی ...تهیونگ برو بیرون
_بورام...
+خواهش میکنم ته ...برو
جین:تهیونگ بیا بریم
+هیونگگ
سریع جین رو بغل کردم
+دلم برات تنگ شده بود
@کوچولوی من
از بغل جین اومدم بیرون دیدم تهیونگ جلو در وایستاده داره ما رو نگاه میکنه تا من رو دید سریع رفت بیرون
+برو هیونگ ته منتظرته
@اون خیلی دوست داره بورام
+میدونم ...سوهیوننن
#هااا
+من رفتممم
#شرت کم
+پسره الدنگ
#گگگ
با جین رفتیم بیرون دیدم کوک نیامده هوفف
قرار بود ساعت هشت اینجا باشه الان که هشت و نیم هست تهیونگ و جین رفتند یه ربع دیگه تو کافه صبر کردم که دیدم تهیونگ اومد
_سوار شو
+الان کوک میاد
_کوک رفته بار سوار شو
+سوهیون هم ...
_بورام سوار شو
رفتم سوار شدم تا خونه کلی حرف زدیم که رسیدیم
از ماشین پیاده شدم
+خب برو دیگه
_وایستا ببینم اول میری داخل
+هوفف
رفتم جلو در و براش دست تکان دادم و رفتم داخل
ویو تهیونگ
قرار بود با جین هیونگ بریم بار رفتم خونه یه نودل خوردیم ساعت یازده بود که حاظر شدیم و رفتیم
ویو بورام
ساعت یازده بود. و کوک نیامده بود علاوه بر اون کلید رو هم جا گذاشته بود و از اون مهم تر وقتی مست بیاد از دست کار های احمقانه ای که میکنه حرصی میشم لباسام رو عوض کردم و یه لباس کوتاه و خوشگل پوشیدم حداقل میرم اونجا خودم یکم حال کنم
با تاکسی سمت باری که همیشه میرفت رفتم بعد از ده مین رسیدم رفتم داخل بوی سیگار و الکل همه جا رو گرفته بود رفتم جلو تر که دیدم کوک نشسته رو میز و یه دختر هم رو پاش نشسته
+هوفف هرزه ها ...کوک مثلا دوست دختر داره ها
سریع رفتم سمتش و از موهای دختره گرفتم و هولش دادم
+گمشو اونور هرزه
#چی میگی تو
+برو اونور وقتی من دوست دخترشم دلیل نداره تو رو پاش بشینی
#چی ؟!
برای اینکه بیشتر حالیش کنم رو پاهای کوک نشستم و یه بوسه روی گردنش زدم
و برگشتم سمت دختره
+برو ...گمشو (شمرده شمرده)
#آیشش
دختره رفت که برگشتم و یه پس گردنی به کوک زدم هرچی زده بود پرید
@چته احمق
+تو نا سلامتی دوست دختر داری
@ولی بوسه جانانه ای زدی
+نکبت برگشتم که دیدم تهیونگ دقیقا دو تا میز اونور تر و روبرو ی ما نشسته و داره من و کوک رو نگاه میکنه
+به ف.ا.ک رفتم
@چیشده؟!,
+تهیونگ رو نگا
@به ف.ا.ک رفتی
+منم همین رو گفتم
تهیونگ بلند شد و اومد سمت ما که...
نظر یادت نره رفیق!
#bts#army#BTS#ARMY#BANGTAN#TAEHYUNG#fake
پارت بیست و هشتم
ویو بورام
+این پولت حالا گمشو بیرون
که....
که تهیونگ یه سیلی محکم نصیب گونم کرد
_دوست دارم دلیل نمیشه هر غلطی میخوای بکنی اینو زدم تا بفهمی با من چجوری رفتار کنی
+هه دیدی ؟! تو از همین الان داری من رو میزنی ...تهیونگ برو بیرون
_بورام...
+خواهش میکنم ته ...برو
جین:تهیونگ بیا بریم
+هیونگگ
سریع جین رو بغل کردم
+دلم برات تنگ شده بود
@کوچولوی من
از بغل جین اومدم بیرون دیدم تهیونگ جلو در وایستاده داره ما رو نگاه میکنه تا من رو دید سریع رفت بیرون
+برو هیونگ ته منتظرته
@اون خیلی دوست داره بورام
+میدونم ...سوهیوننن
#هااا
+من رفتممم
#شرت کم
+پسره الدنگ
#گگگ
با جین رفتیم بیرون دیدم کوک نیامده هوفف
قرار بود ساعت هشت اینجا باشه الان که هشت و نیم هست تهیونگ و جین رفتند یه ربع دیگه تو کافه صبر کردم که دیدم تهیونگ اومد
_سوار شو
+الان کوک میاد
_کوک رفته بار سوار شو
+سوهیون هم ...
_بورام سوار شو
رفتم سوار شدم تا خونه کلی حرف زدیم که رسیدیم
از ماشین پیاده شدم
+خب برو دیگه
_وایستا ببینم اول میری داخل
+هوفف
رفتم جلو در و براش دست تکان دادم و رفتم داخل
ویو تهیونگ
قرار بود با جین هیونگ بریم بار رفتم خونه یه نودل خوردیم ساعت یازده بود که حاظر شدیم و رفتیم
ویو بورام
ساعت یازده بود. و کوک نیامده بود علاوه بر اون کلید رو هم جا گذاشته بود و از اون مهم تر وقتی مست بیاد از دست کار های احمقانه ای که میکنه حرصی میشم لباسام رو عوض کردم و یه لباس کوتاه و خوشگل پوشیدم حداقل میرم اونجا خودم یکم حال کنم
با تاکسی سمت باری که همیشه میرفت رفتم بعد از ده مین رسیدم رفتم داخل بوی سیگار و الکل همه جا رو گرفته بود رفتم جلو تر که دیدم کوک نشسته رو میز و یه دختر هم رو پاش نشسته
+هوفف هرزه ها ...کوک مثلا دوست دختر داره ها
سریع رفتم سمتش و از موهای دختره گرفتم و هولش دادم
+گمشو اونور هرزه
#چی میگی تو
+برو اونور وقتی من دوست دخترشم دلیل نداره تو رو پاش بشینی
#چی ؟!
برای اینکه بیشتر حالیش کنم رو پاهای کوک نشستم و یه بوسه روی گردنش زدم
و برگشتم سمت دختره
+برو ...گمشو (شمرده شمرده)
#آیشش
دختره رفت که برگشتم و یه پس گردنی به کوک زدم هرچی زده بود پرید
@چته احمق
+تو نا سلامتی دوست دختر داری
@ولی بوسه جانانه ای زدی
+نکبت برگشتم که دیدم تهیونگ دقیقا دو تا میز اونور تر و روبرو ی ما نشسته و داره من و کوک رو نگاه میکنه
+به ف.ا.ک رفتم
@چیشده؟!,
+تهیونگ رو نگا
@به ف.ا.ک رفتی
+منم همین رو گفتم
تهیونگ بلند شد و اومد سمت ما که...
نظر یادت نره رفیق!
#bts#army#BTS#ARMY#BANGTAN#TAEHYUNG#fake
۸.۰k
۰۸ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.