دو پارتی جونگ کوک

دو پارتی جونگ کوک❤️‍🔥
P1
ویو جونگ کوک - ساعت ۶ عصر

ات تو اتاق خوابش داشت برای تولد جک آماده می‌شد. لباس مشکی نازکی پوشیده بود و داشت آرایش می‌کرد. جونگ کوک از پشت در نگاه می‌کرد، اخم‌هایش در هم رفته بود.

ات: (با هیجان) کوک! چطور شدم؟
جونگ کوک: کجا می‌خوای بری با این لباس؟
ات: تولد جک رو که یادت هست دیگه...
جونگ کوک: (با عصبانیت) گفتم اجازه نمیدم بری.

«جونگ کوک بعد این حرفش رفت توی اتاقش و مشغول به کار شد»

ات ناامید نشد و رفت تو اتاق کار جونگ کوک. دیدش که پشت میز نشسته و با لپ‌تاپ کار می‌کنه. آروم رفت و نشست روی پاهاش.

ات: جونگ کوک... لطفاً؟
جونگ کوک: (بدون نگاه کردن) نه.
ات: (نازکشی) ولی قول میدم زود برگردم...
جونگ کوک: (اخم کرده) بس کن ات تو خوب میدونی جک روت کراش داره.
ات:ولی اون می‌دونه دوست پسر دارم؛میشناستت.
کوک:^گفتم نه^

ات شروع کرد به بوسیدن صورت جونگ کوک. از پیشونی تا لب‌هاش رو پوشوند از بوسه.
جونگ کوک سعی کرد مقاومت کنه ولی...

جونگ کوک:فکر نکن با این کارا می‌تونی منو راضی کنی...
ات: (با لبخند) پس این چیه؟ (دستش رو به سمت پنتی جونگ کوک برد یکم بالا زدش)
جونگ کوک: (گرفتن دستش) ات!

ادامه دارد...

پارت دوم شرط داره اونم اینکه لایک های این پارت به ۸ برسه
دیدگاه ها (۳)

تولدت مبارک بابایی آرمی

ویو تهیونگ - ساعت ۸:۳۰ صبحتهیونگ تو آشپزخونه داشت قهوه درست ...

✨ وقتی خواهرش بودی و...P2 تو بیمارستان، بعد از اینکه یونا رو...

رمان عشق و نفرتپارت4جونگ کوک از شرکت برگشت ات: سلامجونگ کوک ...

تبلیغات رمان نفرین شده ات : من ! ... می تونم ؟ رزی : دختره ی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط