Part 14 :
Part 14 :
ویو ته :
رسیدم خونه رفتم تو اتاقم دیدم دوتا نه رو تخته یدونه استعفا نامه هاری بود یدونه هم نمیدونم چی بود بازش کردم و خوندمش وقتی خوندم بغض عجیبی گلوم رو چنگ میزد یعنی چی کحا رفته ژنگ زدم بهش اما خاموش بود رفتم شرکت پیش کوک امیدوار بودم همش شوخی باشه
در اتاقشو باز کردم دیدم سرشو گذاشته رو میز
÷ کوک بهتره بدونی هاری کجاست
_ مگه خونه نیس
÷ اگ بود سراغ تورو نمیگرفتم کع
_ نمیدونم اخرین لحظه تو شرکت بحث کردیم منم گفتم برای دوروز اخراجه
÷ لعنی چی اخراجههههه لعنت بهت کوک
_ اتفاقی افتاده براش
÷ نمیدونم نیس غیب شده رتم خونه که دیدم دوتا نامه گذاشته رو تخت
ویو کوک :
نتمه هارو خوندم یکیش استعفا نامه بود یکیشم نتمه هاری به تهیونگ بود رسیدم اخرش که بغضم گرفت خیلی باهاش بد رفتار کردم وای الان این نگرانم میکنه که نیس
÷ ببین راس بگو چیزی بینتون بود ؟
_ نه من فقط بهش اعتراف کرده بود و امروز تو شرکت ( کل ماجرا رو تعریف کرد )
÷ ای کوک خدا بگم چیکارت نکنه چیکار کنم من الان من بدون اون نمیتونمممممم اون تنها دلیل خندم بود اوففف دارم روانی میشم
_ به دوستاش زنگ زدی
÷ اونایی که شمارشون رو داشه باشمو اره
_ به گوشیش زنگ بزن
÷ الان ( زنگ زد به هاری تصویری )
ویو هاری:
رسیدم خونه پیش سوجون دیدم ته داره زنگ میزنه
+ سوجون خفه شو ها تهیونگه
@ اوکیییی
+ داداشی چطوری
÷ چطوریو مرض سکته کردم تو چرا جواب ندادی
+ اوف تو هواپیما بودم وایسا ببینم تو کجایی تو شرکت تو اتاق رفیقتی اره ببین اگه اینطوری باشه دیگه به تماسات پاسخ نمیدماا
÷ اسکل خونه لیام تو الان کجایی
+ متاسفم داداشی نمیتونم بهت بگم
@ با فیلم چی میکنی عزیزم
+ شیر موز
÷ هی کجایی
+ کاری نداری صدات قت و وصل میشه
÷ میگم کجایی
+ باییی
ویو ته :
رسیدم خونه رفتم تو اتاقم دیدم دوتا نه رو تخته یدونه استعفا نامه هاری بود یدونه هم نمیدونم چی بود بازش کردم و خوندمش وقتی خوندم بغض عجیبی گلوم رو چنگ میزد یعنی چی کحا رفته ژنگ زدم بهش اما خاموش بود رفتم شرکت پیش کوک امیدوار بودم همش شوخی باشه
در اتاقشو باز کردم دیدم سرشو گذاشته رو میز
÷ کوک بهتره بدونی هاری کجاست
_ مگه خونه نیس
÷ اگ بود سراغ تورو نمیگرفتم کع
_ نمیدونم اخرین لحظه تو شرکت بحث کردیم منم گفتم برای دوروز اخراجه
÷ لعنی چی اخراجههههه لعنت بهت کوک
_ اتفاقی افتاده براش
÷ نمیدونم نیس غیب شده رتم خونه که دیدم دوتا نامه گذاشته رو تخت
ویو کوک :
نتمه هارو خوندم یکیش استعفا نامه بود یکیشم نتمه هاری به تهیونگ بود رسیدم اخرش که بغضم گرفت خیلی باهاش بد رفتار کردم وای الان این نگرانم میکنه که نیس
÷ ببین راس بگو چیزی بینتون بود ؟
_ نه من فقط بهش اعتراف کرده بود و امروز تو شرکت ( کل ماجرا رو تعریف کرد )
÷ ای کوک خدا بگم چیکارت نکنه چیکار کنم من الان من بدون اون نمیتونمممممم اون تنها دلیل خندم بود اوففف دارم روانی میشم
_ به دوستاش زنگ زدی
÷ اونایی که شمارشون رو داشه باشمو اره
_ به گوشیش زنگ بزن
÷ الان ( زنگ زد به هاری تصویری )
ویو هاری:
رسیدم خونه پیش سوجون دیدم ته داره زنگ میزنه
+ سوجون خفه شو ها تهیونگه
@ اوکیییی
+ داداشی چطوری
÷ چطوریو مرض سکته کردم تو چرا جواب ندادی
+ اوف تو هواپیما بودم وایسا ببینم تو کجایی تو شرکت تو اتاق رفیقتی اره ببین اگه اینطوری باشه دیگه به تماسات پاسخ نمیدماا
÷ اسکل خونه لیام تو الان کجایی
+ متاسفم داداشی نمیتونم بهت بگم
@ با فیلم چی میکنی عزیزم
+ شیر موز
÷ هی کجایی
+ کاری نداری صدات قت و وصل میشه
÷ میگم کجایی
+ باییی
۱۰.۸k
۱۲ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.