پارت230
#پارت230
_مهم نی!
روزبه برگشت و به پشت سرش و درون آشپزخانه نگاهی انداخت !
عاطفه و فرشید کنارهم ایستاده و پشتشان ب آنها بود .
نفس عمیقی کشید و نگاهش را به صورت مهری دوخت که غرق تلویزیون شده بود .
ضربان قلبش خیلی ناگهانی بالا رفته بود !
دست چپش را پشت سر مهری روی مبل تکیه داد .
آرام صدایش زد.
_مهرنوش؟
مهری خیره ب تلویزیون گفت ؛
_هوم؟
دست راستش را روی ران پایش مشت کرد .
_دلم واست تنگ شده بود !
مهری خندید !
_ولی دل من تنگ نشده بود .
روزبه پوفی کشید .
_خیلی بی احساسی!!
مهری بلندتر خندید .
_روزبه؟
+ها؟
چرخید و روبه روزبه چهار زانو روی مبل نشست .
_توقع داری بگم دل منم تنگ شده؟
روزبه چپ چپ نگاهش کرد !
_نه خیر شما خودتو ب زحمت ننداز.
اصن واسه چی باید دلت تنگ شه؟
و آمد از جایش بلند شود که مهری مچ دستش را دو دستی گرفت .
_از کی تا حالا ایقد ناز نازو شدی؟
بشین ببینم...
روزبه سرجایش نشست !
_خو شوخی سرت نمیشه ؟ دراز؟ کچل؟
روزبه با چشمانی گرد نگاهش کرد!
+ تروخدا خجالت نکشااااا چیز دیگ تو دلت مونده بگو ...
مهری خندید و دست روزبه را که بین دست هایش بود ، نوازش کرد.
_خو مگه دروغ میگم؟
دراز نیسی ک هستی! کچلم ک هستی!
روزبه جوابش را نداد و رویش را برگرداند.
_ناز نکن دیگ !
باشه؟
...
_مهم نی!
روزبه برگشت و به پشت سرش و درون آشپزخانه نگاهی انداخت !
عاطفه و فرشید کنارهم ایستاده و پشتشان ب آنها بود .
نفس عمیقی کشید و نگاهش را به صورت مهری دوخت که غرق تلویزیون شده بود .
ضربان قلبش خیلی ناگهانی بالا رفته بود !
دست چپش را پشت سر مهری روی مبل تکیه داد .
آرام صدایش زد.
_مهرنوش؟
مهری خیره ب تلویزیون گفت ؛
_هوم؟
دست راستش را روی ران پایش مشت کرد .
_دلم واست تنگ شده بود !
مهری خندید !
_ولی دل من تنگ نشده بود .
روزبه پوفی کشید .
_خیلی بی احساسی!!
مهری بلندتر خندید .
_روزبه؟
+ها؟
چرخید و روبه روزبه چهار زانو روی مبل نشست .
_توقع داری بگم دل منم تنگ شده؟
روزبه چپ چپ نگاهش کرد !
_نه خیر شما خودتو ب زحمت ننداز.
اصن واسه چی باید دلت تنگ شه؟
و آمد از جایش بلند شود که مهری مچ دستش را دو دستی گرفت .
_از کی تا حالا ایقد ناز نازو شدی؟
بشین ببینم...
روزبه سرجایش نشست !
_خو شوخی سرت نمیشه ؟ دراز؟ کچل؟
روزبه با چشمانی گرد نگاهش کرد!
+ تروخدا خجالت نکشااااا چیز دیگ تو دلت مونده بگو ...
مهری خندید و دست روزبه را که بین دست هایش بود ، نوازش کرد.
_خو مگه دروغ میگم؟
دراز نیسی ک هستی! کچلم ک هستی!
روزبه جوابش را نداد و رویش را برگرداند.
_ناز نکن دیگ !
باشه؟
...
۴.۳k
۳۰ شهریور ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.